تو اشعار فردوسی از خصوصیات زن خوب که برای اون بهتره
تو اشعار فردوسی از خصوصیات زن خوب که برای اون بهتره
حیا، پسر زایی و پوشیدگی در حدی که کسی موی اونم نبینه...
اما این که ائمه جمعه هم به ایران باستان(سالها منکر ارزشهاس میشدن) متوسل شدن جالبه
احتمالا چند وقت دیگه شاهد این هستیم که اون تکه از منشور کوروش که شکسته و گمشده نوشته شده بوده: پس خواهرم حجابت!
تا همین چند وقت پیش هم باید میگفتیم خدا شاهده هویت ملی ما با هویت دینیمون تضاد و تقابل نداره آخه چرا الکی اینها رو مقابل هم قرار میدید...
حالا برای ترویج ارزشهای مذهبی دست به دامان ارزشهای ملی شدن!
بله فردوسی در مورد جایگاه شیرین در دربار خسروپرویز میگه:
"بسی سال بانوی ایران بدم
بهرکار پشت دلیران بدم
نجستم همیشه به جز راستی
ز من دور بُد کژی و کاستی
بسی کس به گفتار من شهر یافت
ز هر گونه یی از جهان بهر یافت
به ایران که دید از بنه سایه ام
وگر سایه تاج و پیرایه ام ...
چنین گفت شیرین که ای مهتران
جهان گشته و کار دیده سران
به سه چیز باشد زنان را بهی
که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنک با شرم و با خواستست
که جفتش بدو خانه آراستست
دگر آنک فرخ پسر زاید او
ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود
بپوشیدگی نیز مویش بود ..."
یا در توصیف تهمینه از زبان او خطاب به رستم میگه:
"یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
بگیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا"
حیا، پسر زایی و پوشیدگی در حدی که کسی موی اونم نبینه...
اما این که ائمه جمعه هم به ایران باستان(سالها منکر ارزشهاس میشدن) متوسل شدن جالبه
احتمالا چند وقت دیگه شاهد این هستیم که اون تکه از منشور کوروش که شکسته و گمشده نوشته شده بوده: پس خواهرم حجابت!
تا همین چند وقت پیش هم باید میگفتیم خدا شاهده هویت ملی ما با هویت دینیمون تضاد و تقابل نداره آخه چرا الکی اینها رو مقابل هم قرار میدید...
حالا برای ترویج ارزشهای مذهبی دست به دامان ارزشهای ملی شدن!
بله فردوسی در مورد جایگاه شیرین در دربار خسروپرویز میگه:
"بسی سال بانوی ایران بدم
بهرکار پشت دلیران بدم
نجستم همیشه به جز راستی
ز من دور بُد کژی و کاستی
بسی کس به گفتار من شهر یافت
ز هر گونه یی از جهان بهر یافت
به ایران که دید از بنه سایه ام
وگر سایه تاج و پیرایه ام ...
چنین گفت شیرین که ای مهتران
جهان گشته و کار دیده سران
به سه چیز باشد زنان را بهی
که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنک با شرم و با خواستست
که جفتش بدو خانه آراستست
دگر آنک فرخ پسر زاید او
ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود
بپوشیدگی نیز مویش بود ..."
یا در توصیف تهمینه از زبان او خطاب به رستم میگه:
"یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
بگیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا"
۱.۵k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.