پارت سیزدهم
سوبین::..)
چند ساعتی دیگه فیلمبرداری منم شروع میشه توی کاروان بودم داشتم فیلمنامه رو میخوندم
که یهو یکی بدون در زدن اومد داخل یه نگاهی بهش انداختم اینکه هانول بود نشست داشت شایعاتی میخوند اونم ماله من
هانول:…اه من باید فحش های این مملکت رو جمع کنم
(همینجوری داشت با خودش غر میزد)
پا شدم رفتم پیشش به بازوش هی دست میزدم اونم رد میکرد
هانول::..اوف ریوجین بزار من اینو جمع کنم
سو بین:..هانول
داشت با تعجب نگام میکرد
هانول :،.تو تو کاروان من چیکار داری
سو بین ببخشید من باید اینو از تو بپرسم
هانول :..چی
(یه نگاه به دورو بر انداخت زود وسایلشو جمع کرد میخواست بره خودکارش افتاد دوباره برگشت رفت
یه خنده ای کردم چقدر این دختر بامزه بود خودمو انداختم رو مبل)
(هانول)
بالاخره تموم شد منو جونگ سو خسته کوفته رسیدیم خونه
سونگ هون:..خوش اومدی بیاید شام حاضره
دایی اومد یه نگاهی به منو جونگ سو انداخت
سونگ هون:..این دکه چه وضعیه
جونگ سو:..بابا بهتره ما بریم بخوابیم
هانول::..اره دایی دیگه حتی نمیتونی دستمونو تکون بدیم شب بخیر
جونگ سو :..شب بخیر
سونگ هون:..اما با شکم خالی نمیشه
هانول:..نگران نباش دایی شکم ما پره از قهوه
سونگ هون :..باش چی بگم شبتون بخیر
صبح دوباره صحنه فیلمبرداری داشتیم داشتم میرفتم پیش رییس که دو تا مدیر برنامه داشتن با خودشون حرف میزدن
وو بین:.. یکیش که میره موهاشو هر طور عشقش میکشه مدل میده
جین هیوک:..اون یکی هم هر چی عشقش بکشه می پوشه
وو بین :..گیر چه گوز قوطی هایی افتادیما تهش مارو روانه های تیمارستانی نکن
هانول:..سلام خسته نباشید چرا قیافاتون این شکلیه
(که وو بین دستمو گرفت کنار میز نشوند)
وو بین ؛..اگه مثلا مین هیوک یه پیرایش موی مجانی تو خیابون برنده شده باشه چطوره؟
هانول:..خو این به نقشش میاد ولی بهتر نیست سرش با یه کلاه بپوشونه
وو بین:..چه فکر بکری
(جین هیوک یه نگاه به وو بین انداخت بعد به من دستمو گرفت).
جین هیوک::.برای منم یه فکری کن ….یونا…چطوری بگم….میتونه یکی مثل جادوگرای فیلم هری پاتر باشه مثلا چطوره؟ میتونه یه ورد جادویی بخونه که یهو لباسش عوض بشه
هانول:..متاسفم هیونگ برات نمیتونم کاری کنم
جین هیوک :..ولی هانول این دختره خیلی بی اعصابه چیکار کنم حتی خیلی لوسه اصلا حرفمو گوش نمیده
وو بین :..تقصیر خودته گرفتی آوردیش این شغل بازیگری
هانول؛..بنظرت این دختره فقط عاشق خرید لباسه
جین هیوک :..اره خودشو میکشه روزی ۵تا دست لباس عوض میکنه
هانول:..این دختره این همه پولو از کجا میاره
جین هیوک :..از کجا میاره باباش بهش میده
هانول:..خو میتونی به دختره بگی بابات زنگ زده اگه نیایی صحنه فیلمبرداری همه کارتتون مسدود میکنه بعدش نمیتونی لباس بخری
جین هیوک :..اه عجب فکر خوبیه خیلی باهوشی هانول
هانول:..ممنون
چند ساعتی دیگه فیلمبرداری منم شروع میشه توی کاروان بودم داشتم فیلمنامه رو میخوندم
که یهو یکی بدون در زدن اومد داخل یه نگاهی بهش انداختم اینکه هانول بود نشست داشت شایعاتی میخوند اونم ماله من
هانول:…اه من باید فحش های این مملکت رو جمع کنم
(همینجوری داشت با خودش غر میزد)
پا شدم رفتم پیشش به بازوش هی دست میزدم اونم رد میکرد
هانول::..اوف ریوجین بزار من اینو جمع کنم
سو بین:..هانول
داشت با تعجب نگام میکرد
هانول :،.تو تو کاروان من چیکار داری
سو بین ببخشید من باید اینو از تو بپرسم
هانول :..چی
(یه نگاه به دورو بر انداخت زود وسایلشو جمع کرد میخواست بره خودکارش افتاد دوباره برگشت رفت
یه خنده ای کردم چقدر این دختر بامزه بود خودمو انداختم رو مبل)
(هانول)
بالاخره تموم شد منو جونگ سو خسته کوفته رسیدیم خونه
سونگ هون:..خوش اومدی بیاید شام حاضره
دایی اومد یه نگاهی به منو جونگ سو انداخت
سونگ هون:..این دکه چه وضعیه
جونگ سو:..بابا بهتره ما بریم بخوابیم
هانول::..اره دایی دیگه حتی نمیتونی دستمونو تکون بدیم شب بخیر
جونگ سو :..شب بخیر
سونگ هون:..اما با شکم خالی نمیشه
هانول:..نگران نباش دایی شکم ما پره از قهوه
سونگ هون :..باش چی بگم شبتون بخیر
صبح دوباره صحنه فیلمبرداری داشتیم داشتم میرفتم پیش رییس که دو تا مدیر برنامه داشتن با خودشون حرف میزدن
وو بین:.. یکیش که میره موهاشو هر طور عشقش میکشه مدل میده
جین هیوک:..اون یکی هم هر چی عشقش بکشه می پوشه
وو بین :..گیر چه گوز قوطی هایی افتادیما تهش مارو روانه های تیمارستانی نکن
هانول:..سلام خسته نباشید چرا قیافاتون این شکلیه
(که وو بین دستمو گرفت کنار میز نشوند)
وو بین ؛..اگه مثلا مین هیوک یه پیرایش موی مجانی تو خیابون برنده شده باشه چطوره؟
هانول:..خو این به نقشش میاد ولی بهتر نیست سرش با یه کلاه بپوشونه
وو بین:..چه فکر بکری
(جین هیوک یه نگاه به وو بین انداخت بعد به من دستمو گرفت).
جین هیوک::.برای منم یه فکری کن ….یونا…چطوری بگم….میتونه یکی مثل جادوگرای فیلم هری پاتر باشه مثلا چطوره؟ میتونه یه ورد جادویی بخونه که یهو لباسش عوض بشه
هانول:..متاسفم هیونگ برات نمیتونم کاری کنم
جین هیوک :..ولی هانول این دختره خیلی بی اعصابه چیکار کنم حتی خیلی لوسه اصلا حرفمو گوش نمیده
وو بین :..تقصیر خودته گرفتی آوردیش این شغل بازیگری
هانول؛..بنظرت این دختره فقط عاشق خرید لباسه
جین هیوک :..اره خودشو میکشه روزی ۵تا دست لباس عوض میکنه
هانول:..این دختره این همه پولو از کجا میاره
جین هیوک :..از کجا میاره باباش بهش میده
هانول:..خو میتونی به دختره بگی بابات زنگ زده اگه نیایی صحنه فیلمبرداری همه کارتتون مسدود میکنه بعدش نمیتونی لباس بخری
جین هیوک :..اه عجب فکر خوبیه خیلی باهوشی هانول
هانول:..ممنون
۳۲۸
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.