یین و یانگ (پارت ۴۴)
_ آخه چطوری . پلیس با اون همه امکانات نتونسته کاری کنه ، ما بکنیم؟
+(با پوزخند)فکر کردی اونا جدی جدی دنبالش می گردن؟ وگرنه به قول خودت با اون همه امکانات تا الان پیداش کرده بودن .
_چی بگم . هر تصمیمی بگیری کمکت می کنم .
+خوبه ممنون . هنوزم شماره ی اون هکر رو داری؟***
کوک و ته : سلام .
هکر : سلام . بیاین تو .
خونه ش وایب دارک می داد . همه جا پر بود از لامپ های نئون و ریسه . نشستیم روی یه مبل راحتی با روکش پوسیده . فکر کنم فقیره یا شایدم مد روزه . گفتم : خب خیلی سریع میرم سر اصل مطلب چون وقتمون خیلی کمه . می تونی برامون دوربین های توی خیابون رو هک کنی ؟ هکر : البته ، برام مثل آب خوردنه . ته : پس برامون انجامش بده ، هر چقدر پول بخوای میدیم .***هکر دوربینای خیابون رو هک کرد . گفتم : آها اونجاست ! اون ا/ت ست!
ته : آروم باش .
هکر :از اینجا به بعد دوربینی نیست . هرکی بوده بهترین جا رو انتخاب کرده ...وایسا ببینم ، این یه ون مشکیه ؟ ته : مشکوک میزنه ، توی فیلما هم با اینا آدم می دزدن . گفتم : پس دنبالش کن .***هی از این دوربین به اون دوربین می گشتیم و ون رو دنبال می کردیم . بالاخره ون از شهر خارج شد و هیچ دوربینی نموند . هکر :این که از شهر خارج شده خودش عجیبه، و برای مسافرت از این ون ها استفاده نمی کنن . فکر کنم خودش باشه . کوک : الان چیکار کنیم ؟ هیچ دوربینی نموند .
هکر : توی فاصله ی کمتر از ۲۰ کیلومتری شهره ، مطمئنم . دوربین های جاده ثبتش نکردن ...
هکر : ببینید نقشه اینه...تا فاصله ی ۲۰ کیلومتری شهر چند تا عمارت بزرگ هست که مال آدم پولداراس. هرچند نمیدونم چرا باید توی همچین جای متروکه ای عمارت ساخت . به هر حال ، آدم های پولدار یه چیزی رو خیلی می خرن .
ته : طلا؟
گفتم : ماشین ؟
هکر : درسته ! اونا کلی ماشین می خرن و ماسینا چی دارن ؟ جعبه ی سیاه ! که همه چی رو ضبط می کنن .
#فیک_بی_تی_اس #فیک
+(با پوزخند)فکر کردی اونا جدی جدی دنبالش می گردن؟ وگرنه به قول خودت با اون همه امکانات تا الان پیداش کرده بودن .
_چی بگم . هر تصمیمی بگیری کمکت می کنم .
+خوبه ممنون . هنوزم شماره ی اون هکر رو داری؟***
کوک و ته : سلام .
هکر : سلام . بیاین تو .
خونه ش وایب دارک می داد . همه جا پر بود از لامپ های نئون و ریسه . نشستیم روی یه مبل راحتی با روکش پوسیده . فکر کنم فقیره یا شایدم مد روزه . گفتم : خب خیلی سریع میرم سر اصل مطلب چون وقتمون خیلی کمه . می تونی برامون دوربین های توی خیابون رو هک کنی ؟ هکر : البته ، برام مثل آب خوردنه . ته : پس برامون انجامش بده ، هر چقدر پول بخوای میدیم .***هکر دوربینای خیابون رو هک کرد . گفتم : آها اونجاست ! اون ا/ت ست!
ته : آروم باش .
هکر :از اینجا به بعد دوربینی نیست . هرکی بوده بهترین جا رو انتخاب کرده ...وایسا ببینم ، این یه ون مشکیه ؟ ته : مشکوک میزنه ، توی فیلما هم با اینا آدم می دزدن . گفتم : پس دنبالش کن .***هی از این دوربین به اون دوربین می گشتیم و ون رو دنبال می کردیم . بالاخره ون از شهر خارج شد و هیچ دوربینی نموند . هکر :این که از شهر خارج شده خودش عجیبه، و برای مسافرت از این ون ها استفاده نمی کنن . فکر کنم خودش باشه . کوک : الان چیکار کنیم ؟ هیچ دوربینی نموند .
هکر : توی فاصله ی کمتر از ۲۰ کیلومتری شهره ، مطمئنم . دوربین های جاده ثبتش نکردن ...
هکر : ببینید نقشه اینه...تا فاصله ی ۲۰ کیلومتری شهر چند تا عمارت بزرگ هست که مال آدم پولداراس. هرچند نمیدونم چرا باید توی همچین جای متروکه ای عمارت ساخت . به هر حال ، آدم های پولدار یه چیزی رو خیلی می خرن .
ته : طلا؟
گفتم : ماشین ؟
هکر : درسته ! اونا کلی ماشین می خرن و ماسینا چی دارن ؟ جعبه ی سیاه ! که همه چی رو ضبط می کنن .
#فیک_بی_تی_اس #فیک
۹.۷k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.