قاتل پارت ۱
کیت
ولی داداشی توکه میدونی اونا حقوق من هنوز بهم ندادن وگر نه نمیتونم ببرمت شهربازی
تام
اما تو به من قول دادی
کیت
باشه امروز حقوق میگیرم میام
از زبان نویسنده
کیت رفت سرکارش کلی با رئیسش دعوا کرد تا اینکه تونست رئیسش رو راضی کنه تا حقوقشو بگیره،
در صورتی که شاد و خوشحال بود به سمت خونه میرفت ، به خونه رسید که ناگهان،با صحنه ی ترسناکی رو به رو شد.
در خونه باز بود اما ترسناک تر از اون این بود که دستگیره در از بیرون شکسته بود.
کیت
(ترسیده بود)
داداشی کجایی(با،ترس و لرز)
از زبون نویسنده
صدایی از طبقه بالا اومد کیت با عجله رفت طبقه بالا و ........
ولی داداشی توکه میدونی اونا حقوق من هنوز بهم ندادن وگر نه نمیتونم ببرمت شهربازی
تام
اما تو به من قول دادی
کیت
باشه امروز حقوق میگیرم میام
از زبان نویسنده
کیت رفت سرکارش کلی با رئیسش دعوا کرد تا اینکه تونست رئیسش رو راضی کنه تا حقوقشو بگیره،
در صورتی که شاد و خوشحال بود به سمت خونه میرفت ، به خونه رسید که ناگهان،با صحنه ی ترسناکی رو به رو شد.
در خونه باز بود اما ترسناک تر از اون این بود که دستگیره در از بیرون شکسته بود.
کیت
(ترسیده بود)
داداشی کجایی(با،ترس و لرز)
از زبون نویسنده
صدایی از طبقه بالا اومد کیت با عجله رفت طبقه بالا و ........
۹۰۷
۲۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.