[ ادامه پارت دوم]
[ ادامه پارت دوم]
تهیونگ : ا/ت بهتون نگفته ک من اسمم چیه
دوستام : چرا گفته ولی میخوایم ک از زبون خودتونوم بشنویم
تهیونگ : باشه خب اسمم تهیونگه 25 سالمه و سئول زندگی می کنم
دوستام : اوه خوشبختم
تهیونگ : انگار ا/ت زیادی اهل حرف زدن نیست
ا/ت : خب نه حوصلم سر رفته نمی دونم چیکار کنم
تهیونگ : خب میایی باهم برقصیم
ا/ت : وات نه نمی خوام
دوستام : اوووووووووووو
ا/ت : بچه هااااا بس کنین
بد این ک اینو گفتم بدون هیچ کاری نشستم همون جا و فقط ب حرفاشون گوش میدادم بد تهیونگ ازم پرسید ک چرا اینقدر تو خودتی بهش گفتم هیچی و اونم بد از چند دقیقه بلند شد و رفت...
تهیونگ : ا/ت بهتون نگفته ک من اسمم چیه
دوستام : چرا گفته ولی میخوایم ک از زبون خودتونوم بشنویم
تهیونگ : باشه خب اسمم تهیونگه 25 سالمه و سئول زندگی می کنم
دوستام : اوه خوشبختم
تهیونگ : انگار ا/ت زیادی اهل حرف زدن نیست
ا/ت : خب نه حوصلم سر رفته نمی دونم چیکار کنم
تهیونگ : خب میایی باهم برقصیم
ا/ت : وات نه نمی خوام
دوستام : اوووووووووووو
ا/ت : بچه هااااا بس کنین
بد این ک اینو گفتم بدون هیچ کاری نشستم همون جا و فقط ب حرفاشون گوش میدادم بد تهیونگ ازم پرسید ک چرا اینقدر تو خودتی بهش گفتم هیچی و اونم بد از چند دقیقه بلند شد و رفت...
۷۵.۹k
۲۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.