سناریوHP①
وقتی عاشقتن اما هنوز اعتراف نکردم بعد یه روز تو بازی جرعت و حقیقت باید جورج بوس کنی ..(تو سناریو هری هم باشه)
٭٭٭
تام:
معمولا تو اکیپ دوستای تام بودی ولی یه روز بعد کلی خواهش اجازه میگیری که با دوستات بازی کنی. تام قبول میکنه ولی بعد اینکه رفتی پشتت میاد تا خطری تهدیدت نکنه
وقتی بچه ها میگن که باید جرج رو، ببوسی چشاش از عصبانیت در میاد، میاد چلو همه دستتو میگیره و میکشه کنار، و تذکر میده بار آخرته که میری با اون اکیپ وگرنه نثار هرکدوم یه آوادکداورا میکنه
یه وردی روی جرج میخونه که تا چند روز خشک میشه😅
رون: خب برادرمه و برادرشوهر آیندت، میتونی لپشو ببوسی...
دریکو: برای اولین بار بخاطر تو اومده بود ولی از اینکه کنار هری بود بشدت عصبی بود، وقتی برای جرئت گفتن باید جرج رو ببوسی، تا پاشدی دریکو دستتو گرفت و بغلت کرد و بوسه طولانی رو باهات شروع کرد
هری:(سریعا داد میزنه) نه هرگز...
+چرا؟
-چون ... چون دیگه فقط باید منو ببوسی
+وات؟
-من دوستت دارم ا/ت
+شت، خب منم
+واو😅
متیو: به محض شنیدن حرفشون عصبی میشه چون کنارت نشسته بود و بدون نظر پرسیدن خم میشه و میبوستت
ریگولوس: سریعا داد میزنه: من دوستت دارم
و بوسه ای به ل.بهات میزنه
٭٭٭
تام:
معمولا تو اکیپ دوستای تام بودی ولی یه روز بعد کلی خواهش اجازه میگیری که با دوستات بازی کنی. تام قبول میکنه ولی بعد اینکه رفتی پشتت میاد تا خطری تهدیدت نکنه
وقتی بچه ها میگن که باید جرج رو، ببوسی چشاش از عصبانیت در میاد، میاد چلو همه دستتو میگیره و میکشه کنار، و تذکر میده بار آخرته که میری با اون اکیپ وگرنه نثار هرکدوم یه آوادکداورا میکنه
یه وردی روی جرج میخونه که تا چند روز خشک میشه😅
رون: خب برادرمه و برادرشوهر آیندت، میتونی لپشو ببوسی...
دریکو: برای اولین بار بخاطر تو اومده بود ولی از اینکه کنار هری بود بشدت عصبی بود، وقتی برای جرئت گفتن باید جرج رو ببوسی، تا پاشدی دریکو دستتو گرفت و بغلت کرد و بوسه طولانی رو باهات شروع کرد
هری:(سریعا داد میزنه) نه هرگز...
+چرا؟
-چون ... چون دیگه فقط باید منو ببوسی
+وات؟
-من دوستت دارم ا/ت
+شت، خب منم
+واو😅
متیو: به محض شنیدن حرفشون عصبی میشه چون کنارت نشسته بود و بدون نظر پرسیدن خم میشه و میبوستت
ریگولوس: سریعا داد میزنه: من دوستت دارم
و بوسه ای به ل.بهات میزنه
۱۵.۹k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.