من عاشق بد بوی مدرسه شدم ۲۵
ات:
نه اصلا دوست ندارم بدونم بزرگترین
مافیای کره کیه، خب میای در
مورد نهنگ۵۲هرتز
تحقیق کنیم؟
جی هوپ:
هوم، بدک نیس تا تو یکم تحقیق کنی من یکم می خوابم
ات:
اما...،هوف باشه
راوی:
و بعد ات شروع کرد تحقیق کردن
و جی هوپ هم رو تخت ات دراز کشید و دستش رو گذاشت روی چشم هاش
بعد از مدتی ات خسته شد
و تا خواست جی هوپ رو صدا کنه دید که جی هوپ خوابه
ویو ات:
بی اختیار به جی هوپ نگاه کردم
دیدم که خیلی هات خوابیده
از خودم تعجب کرده بودم که چطوری یه
جورایی از جی هوپ خوشم اومده
همون موقع مامانم صدا کرد که بریم ناهار به مامانم گفتم:
مامان ۵ دقیقه دیگه میایم
مامان ات:
باشه ات،من میخوام الان برم بیرون یادتون نره که غذا بخورید
ات:
باشه مامان
و بعد صدای بسته شدن در اومد
ات:
رفتم که جی هوپ رو بیدار کنم اروم زدم رو دستش و گفتم:
جی هوپ بیدار شو که بریم ناهار بخوریم
و بعد جی هوپ جواب نداد
و بعد ات دوباره جی هوپ رو صدا زد و جی هوپ این دفعه بدونه اینکه دستش رو از چشماش برداره گفت:
چی شده؟کارم داری ات؟
ات:
غذا آماده شده بیا بریم پایین بخوریم
این داستان ادامه دارد...💜
#جی_هوپ
#فیک
نه اصلا دوست ندارم بدونم بزرگترین
مافیای کره کیه، خب میای در
مورد نهنگ۵۲هرتز
تحقیق کنیم؟
جی هوپ:
هوم، بدک نیس تا تو یکم تحقیق کنی من یکم می خوابم
ات:
اما...،هوف باشه
راوی:
و بعد ات شروع کرد تحقیق کردن
و جی هوپ هم رو تخت ات دراز کشید و دستش رو گذاشت روی چشم هاش
بعد از مدتی ات خسته شد
و تا خواست جی هوپ رو صدا کنه دید که جی هوپ خوابه
ویو ات:
بی اختیار به جی هوپ نگاه کردم
دیدم که خیلی هات خوابیده
از خودم تعجب کرده بودم که چطوری یه
جورایی از جی هوپ خوشم اومده
همون موقع مامانم صدا کرد که بریم ناهار به مامانم گفتم:
مامان ۵ دقیقه دیگه میایم
مامان ات:
باشه ات،من میخوام الان برم بیرون یادتون نره که غذا بخورید
ات:
باشه مامان
و بعد صدای بسته شدن در اومد
ات:
رفتم که جی هوپ رو بیدار کنم اروم زدم رو دستش و گفتم:
جی هوپ بیدار شو که بریم ناهار بخوریم
و بعد جی هوپ جواب نداد
و بعد ات دوباره جی هوپ رو صدا زد و جی هوپ این دفعه بدونه اینکه دستش رو از چشماش برداره گفت:
چی شده؟کارم داری ات؟
ات:
غذا آماده شده بیا بریم پایین بخوریم
این داستان ادامه دارد...💜
#جی_هوپ
#فیک
۹.۳k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.