بعد از چند ساعت صدای تق تق در اتاق جلسه*
بعد از چند ساعت صدای تق تق در اتاق جلسه*
مایکی:بیا تو
دختری با مو های سیاه و چشمای سیاه و ی لباس ابی اسمونی اروم باز کردن در*
نیا:س..سلام
سانزو:ابجی
سانزو سریع از جاش بلند شدن و بغل کردن نیا*
نیا خیلی وقت بود سانزو یا هر کدومشون رو ندیده بود وارد ی جو و فضای دیگه شده بود *
محکم سانزو رو بغل کرد*
نیا :داداشی جونم
ران:ماهم ادمیااا
نیا:هعی سلام ران و ریندو
ریندو:تغیر کردی
هارونا:اااااااییییی منو بغل نمیکنیییییی
نیا:جای ت ک از همه جداس
هارونا محکم بغل کردنش*
کوکو بلند شدن*
کوکو:بیاد واقعا دست این ملکه زیبا رو بوسید
نیا:هوم..زیاد شلوغش نکن
هارو:سلام ..ن..نیا چان
نیا: او ترو یا دم رفت سلاممم هارو سان
نیا محکم دیدن بغلش و بوس کردن گونش*
هارو سرخ شدن*
هارو:حالت چطوره
نیا:میبینی ک خوبم
مایکی:بس دیگه
نیا:من نقشه کشیدمو نقشه رو میدونمووو امادم نگران نباشید ت این سه ساعت کلی کار کردم روش
مایکی:خوبه
نیا:واقعا تعجبیه هردوشون زنده باشنااا
مایکی:اوف
نیا:خب خبب بریم تو کارش چون من زندگی دارم باید برگردم
هارو:برمیگردی
نیا:قرار نیس اینجا بمونم
————————————————————————————
پیان پارتتت ۲۲۲۲۲
مایکی:بیا تو
دختری با مو های سیاه و چشمای سیاه و ی لباس ابی اسمونی اروم باز کردن در*
نیا:س..سلام
سانزو:ابجی
سانزو سریع از جاش بلند شدن و بغل کردن نیا*
نیا خیلی وقت بود سانزو یا هر کدومشون رو ندیده بود وارد ی جو و فضای دیگه شده بود *
محکم سانزو رو بغل کرد*
نیا :داداشی جونم
ران:ماهم ادمیااا
نیا:هعی سلام ران و ریندو
ریندو:تغیر کردی
هارونا:اااااااییییی منو بغل نمیکنیییییی
نیا:جای ت ک از همه جداس
هارونا محکم بغل کردنش*
کوکو بلند شدن*
کوکو:بیاد واقعا دست این ملکه زیبا رو بوسید
نیا:هوم..زیاد شلوغش نکن
هارو:سلام ..ن..نیا چان
نیا: او ترو یا دم رفت سلاممم هارو سان
نیا محکم دیدن بغلش و بوس کردن گونش*
هارو سرخ شدن*
هارو:حالت چطوره
نیا:میبینی ک خوبم
مایکی:بس دیگه
نیا:من نقشه کشیدمو نقشه رو میدونمووو امادم نگران نباشید ت این سه ساعت کلی کار کردم روش
مایکی:خوبه
نیا:واقعا تعجبیه هردوشون زنده باشنااا
مایکی:اوف
نیا:خب خبب بریم تو کارش چون من زندگی دارم باید برگردم
هارو:برمیگردی
نیا:قرار نیس اینجا بمونم
————————————————————————————
پیان پارتتت ۲۲۲۲۲
۱.۸k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.