فصلــ💜دومــ💜
فصلــ💜دومــ💜
پارت۷۵💜
ددی💜شوگره💜اجباریه من 💜
وقتی رسیدن سئول شب بود
سانامی خواب بود و جیمین براید استایل بردش داخل عمارت
رفت سمت اتاقشون و درو باز کرد
آروم گذاشتش رو تخت
لباساشو درآورد و با لباس زیر راحتش گذاشت
پتو رو انداخت روش و رفت تو گوشیش
شماره ای ک بهش پیام داده بود رو برد
بهش زنگ زد و خاموش بود...
سیمکارت سانامیو درآورد و شکوندش( اگ بیدار بود و این صحنات رو میدید...عمارتو میزاشت رو سرش🗿)
بعدش رفت حموم
یه دوش ده مینی گرفت(من نیم ساعت تو حموم فق کنسرت میزارم🗿)
اومد بیرون و موهاشو داشت سشوار میکشید
ک با شنیدن صدای سانامی سشوارو خواموش کرد و گذاشتش رو میز
جیمین:: جـــــــونم...
رفت بالا سرش و دستی رو موهاش کشید
باز داشت تو خواب حرف میزد
موهاشو زد پشت گوشش و بوسه ای رو لباش زد
رفت سمت کمد و یه هودی درآورد و پوشید
بعدشم رفت بیرون
از پله ها پایین رفت
میخواست بره آشپزخونه و یچیزی درست کنه
تصمیم داشت نودل درست کنه...
.................................................................................
یانگم:: فاک ب این دختره...
کای:: چرا آبجی؟!
یانگم:: گوشیش خاموشه
سای:: آخه منگول کی با فرستادنه حرفای بیربط و الکی یکیو میترسونه؟!
یانگم:: ببند دهنتو
کای:: یانگم حوصله داریا،بکش بیرون از این دوتا...بابا بزار زندگیشونو کنن
یانگم:: خفه شو بی صاحابه پدر مُرده
کای:: بیا...تحویل بگیر...ههععففف میرم با دوس دخترم دور دووور
یانگم:: گمشو
کای زد بیرون
سای هم زل زده بود ب چشای خون کشیده و عصبی یانگم...
....................................................................................
جیمین:: با مو بِکِشونمت پایین؟!
سانامی:: ن ب جدم الان پامیشم
جیمین:: زود
سانامی غُر میزد و پاشد بلاخره
سانامی:: باز منو لخت کردی
جیمین:: ساکت
سانامی:: خدامیدونه چیکارم کردی وقتی خواب بودم
جیمین:: عه باز تو زر زدی؟! دختر بیا بریم یچیزی کوفت کن
سانامی:: باااش
سانامی یه تیشرت مشکی پوشید و با شلوار
بعدش دست جیمینو گرفت و رفتن بیرون
جیمین:: برو دست صورتت رو بشور و بیا
جیمین رفت نشست و چند مین بعد سانامی اومد
جیمین:: بیا بشین رو پاهام
سانامی:: پاهاتو صاف کن
جیمین:: چی میگی دیگه چطوریشون کنم؟!
سانامی:: یاااا این دیکت هی میخوره بهم تنم میلرزه
جیمین:: چرا بلرزه😐
سانامی:: با همین دیکت منو زدی ناکار کردی،الان هورنی میشی بازم...
جیمین:: نترس کوچولو
سانامی:: اوکی😐
شروع کردن غذاخوردن
معمولا جیمین فقط زل میزد ب سانامی
چون خیلی کیوت میخورد
سانامی:: گوشیم؟!
جیمین:: بالاس
سانامی:: چیکارش کردی؟!
جیمین:: میگم بالا تو اتاقه
سانامی:: طرفو چیکار کردی
جیمین:: خاموش بود،دیگه نمیتونه باهات ارتباط برقرار کنه
سانامی:: چطور؟!
جیمین:: سیمکارتتو له کردم انداختم سطل اشغال
سانامی::
پارت۷۵💜
ددی💜شوگره💜اجباریه من 💜
وقتی رسیدن سئول شب بود
سانامی خواب بود و جیمین براید استایل بردش داخل عمارت
رفت سمت اتاقشون و درو باز کرد
آروم گذاشتش رو تخت
لباساشو درآورد و با لباس زیر راحتش گذاشت
پتو رو انداخت روش و رفت تو گوشیش
شماره ای ک بهش پیام داده بود رو برد
بهش زنگ زد و خاموش بود...
سیمکارت سانامیو درآورد و شکوندش( اگ بیدار بود و این صحنات رو میدید...عمارتو میزاشت رو سرش🗿)
بعدش رفت حموم
یه دوش ده مینی گرفت(من نیم ساعت تو حموم فق کنسرت میزارم🗿)
اومد بیرون و موهاشو داشت سشوار میکشید
ک با شنیدن صدای سانامی سشوارو خواموش کرد و گذاشتش رو میز
جیمین:: جـــــــونم...
رفت بالا سرش و دستی رو موهاش کشید
باز داشت تو خواب حرف میزد
موهاشو زد پشت گوشش و بوسه ای رو لباش زد
رفت سمت کمد و یه هودی درآورد و پوشید
بعدشم رفت بیرون
از پله ها پایین رفت
میخواست بره آشپزخونه و یچیزی درست کنه
تصمیم داشت نودل درست کنه...
.................................................................................
یانگم:: فاک ب این دختره...
کای:: چرا آبجی؟!
یانگم:: گوشیش خاموشه
سای:: آخه منگول کی با فرستادنه حرفای بیربط و الکی یکیو میترسونه؟!
یانگم:: ببند دهنتو
کای:: یانگم حوصله داریا،بکش بیرون از این دوتا...بابا بزار زندگیشونو کنن
یانگم:: خفه شو بی صاحابه پدر مُرده
کای:: بیا...تحویل بگیر...ههععففف میرم با دوس دخترم دور دووور
یانگم:: گمشو
کای زد بیرون
سای هم زل زده بود ب چشای خون کشیده و عصبی یانگم...
....................................................................................
جیمین:: با مو بِکِشونمت پایین؟!
سانامی:: ن ب جدم الان پامیشم
جیمین:: زود
سانامی غُر میزد و پاشد بلاخره
سانامی:: باز منو لخت کردی
جیمین:: ساکت
سانامی:: خدامیدونه چیکارم کردی وقتی خواب بودم
جیمین:: عه باز تو زر زدی؟! دختر بیا بریم یچیزی کوفت کن
سانامی:: باااش
سانامی یه تیشرت مشکی پوشید و با شلوار
بعدش دست جیمینو گرفت و رفتن بیرون
جیمین:: برو دست صورتت رو بشور و بیا
جیمین رفت نشست و چند مین بعد سانامی اومد
جیمین:: بیا بشین رو پاهام
سانامی:: پاهاتو صاف کن
جیمین:: چی میگی دیگه چطوریشون کنم؟!
سانامی:: یاااا این دیکت هی میخوره بهم تنم میلرزه
جیمین:: چرا بلرزه😐
سانامی:: با همین دیکت منو زدی ناکار کردی،الان هورنی میشی بازم...
جیمین:: نترس کوچولو
سانامی:: اوکی😐
شروع کردن غذاخوردن
معمولا جیمین فقط زل میزد ب سانامی
چون خیلی کیوت میخورد
سانامی:: گوشیم؟!
جیمین:: بالاس
سانامی:: چیکارش کردی؟!
جیمین:: میگم بالا تو اتاقه
سانامی:: طرفو چیکار کردی
جیمین:: خاموش بود،دیگه نمیتونه باهات ارتباط برقرار کنه
سانامی:: چطور؟!
جیمین:: سیمکارتتو له کردم انداختم سطل اشغال
سانامی::
۱۹.۷k
۱۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.