پارت:۳
پارت:۳
#ازدواج_اجباری🦋>
ویو ا/ت
داشتم کم کم با اجوما میز رو میچیدم که زنگ خورد رفتم در رو باز کردم که با خانواده پارک مواجه شدم تعظیم کوتاهی کردم و با خانوم و اقایه پارک و سانا دست دادم و سلام کردم
که یهو رسیدم به جیمین وای شت تو اون کت و شلوارش چقدر هات بووووود یهو دیدم یکی صدام میکنه به خودم اومدم دیدم جیمین چند دقیقه هس داره صدام میکنه یهو دیدم دستش رو سمتم دراز کرد تا دست بده منم دست دادم وایییی دستاش چقدر نرم و گرمههههههه
ویو جیمین:
پشت در بودم که یهو یکی از دختر هایه کیم در رو باز کرد راستش از حق نگذریم دختر خوشگلی بود با اون لباسش خیلی خوشگل شده بود با پدر و مادرم و سانا دست داد و خوش اومد گویی کرد تا رسید به من چند دقیقه همینجوری زل زده بود بهم تا صداش کردم به خودش اومد دستم رو سمتش دراز کردم و اونم مقابل دست داد دستش نرم و ظریف بود
***همه اومدن داخل و مشغول صحبت بودن***
تویه اشپز خونه بودم داشتم اب میخوردم لورا و سانا هم باهم حرف میزدن منم رفتم کنار لورا نشستم بعد چند دقیقه نگاه هایه سنگینی رو خودم حس کردم دیدم اون پسره اقایه پارک بهم مث بز زل زده(هوووی زنیکه😑😔)
_به ا/ت زل زده بودم یهو دیدم نگام کرد و صورتشو اینجوری کرد😑
راستش خوشگل بود،اندام خوبی داشت،فیس گوگولی داشت...چی میگی جیمین این حرفا چیه تو دوست دختر داری
#ازدواج_اجباری🦋>
ویو ا/ت
داشتم کم کم با اجوما میز رو میچیدم که زنگ خورد رفتم در رو باز کردم که با خانواده پارک مواجه شدم تعظیم کوتاهی کردم و با خانوم و اقایه پارک و سانا دست دادم و سلام کردم
که یهو رسیدم به جیمین وای شت تو اون کت و شلوارش چقدر هات بووووود یهو دیدم یکی صدام میکنه به خودم اومدم دیدم جیمین چند دقیقه هس داره صدام میکنه یهو دیدم دستش رو سمتم دراز کرد تا دست بده منم دست دادم وایییی دستاش چقدر نرم و گرمههههههه
ویو جیمین:
پشت در بودم که یهو یکی از دختر هایه کیم در رو باز کرد راستش از حق نگذریم دختر خوشگلی بود با اون لباسش خیلی خوشگل شده بود با پدر و مادرم و سانا دست داد و خوش اومد گویی کرد تا رسید به من چند دقیقه همینجوری زل زده بود بهم تا صداش کردم به خودش اومد دستم رو سمتش دراز کردم و اونم مقابل دست داد دستش نرم و ظریف بود
***همه اومدن داخل و مشغول صحبت بودن***
تویه اشپز خونه بودم داشتم اب میخوردم لورا و سانا هم باهم حرف میزدن منم رفتم کنار لورا نشستم بعد چند دقیقه نگاه هایه سنگینی رو خودم حس کردم دیدم اون پسره اقایه پارک بهم مث بز زل زده(هوووی زنیکه😑😔)
_به ا/ت زل زده بودم یهو دیدم نگام کرد و صورتشو اینجوری کرد😑
راستش خوشگل بود،اندام خوبی داشت،فیس گوگولی داشت...چی میگی جیمین این حرفا چیه تو دوست دختر داری
۶.۱k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.