Playmate p⁷
کوک تنها کسی که داشت ا/ت بود کسی که حاظر بود براش هر کاری بکنه تا الان هیچی برایش کم نذاشته بود دور و وری هاشون آرزو میکردن جای ا/ت باشن
...... (دیگه نگم خودتون تصور کنین با پیاز داغ زیاد 😂😂)
زنگ آخر مدرسه ...
ا/ت: خوشم میاد کلاس و فرستادم رو هوا 😂
نابی : الان که رید بهت حالت جا میاد
ا/ت:تا حالا که نریده
یوجین: از سق سیاه نابی الان میندازتت بیرون اونم برا اولین بار
معلم : خانم جئوننننن
نابی: شت
یوجین : ریدی بابا
ا/ت: بله ؟
معلم : چقدر تحمل کنم ؟ من دیگه این وضع و نمیتونم از کلاس من برو بیرون سریعععع
ا/ت: ممنون بابات خوشحال کردنم چون منم شما و تدریس کردنت و نمیتونم
معلم: بیرونننننن
ا/ت ویو :
خب این یه بار و ریدم .... لالا .
واهای ۱۰ دقیقه تا زنگ مونده چه خاکی بر سرم کنم.
اکیپ سه جون :
× به به چشممون به جمال شما روشن
ا/ت:....
+ ببینم زبونت کو؟ عا کنم عمو ببینه
÷این همون جوجه ای که مدرسه رو گرفته دستش ؟ تو رو چه به این کارا بچه بیا برو عروسک باری کن بی ...
_نه اینجوری نگید اونقدرم بدک نی نگا بدت خوبی داره خوبی داره اوههه
ا/ت: گمشو برو اون ور چجوری روتون میشه این عراجیف و بهم ببافید و بگید
€هوی درست زر بزن
کوک: اوم ادامه بده
ا/ت : هه . جونگکوکاا
کوک:(نگاه سگی بهش کرد )
کوک: برو تو ماشین
ا/ت : نه بیا باهم بریم آخ.. ه
کوک: گفتم برو تو ماشینننن (جدی و عصبی)
راوی
ا/ت دم در مدرسه واستاد صدای دعوا شنید
ا/ت : ای بابا این درخت از کجا پیدا شد الان منو میکشه
ا/ت: شتتت دعواا(رفت پیش کوک)
ا/ت: کوک ولشون کن کوککک
*کوک دست ا/ت و گرفته اومدن بیرون
***تو ماشین
ا/ت: کوک..
کوک: .....
ا/ت: یا جونگکوکااا به خدا ..
کوک: هیشش
ا/ت: عههه به حرفم گوش کن میبری و میدوزی بابا اونا فشاری شده بودن وگرنه اصلا اهل این حرفا نیست بخوان غلطی کنن مگه تو منو نمیشناسی؟
کوک: (نگاه) من گوش دارم یا دم؟ (جدی)
ا/ت: هر دوتاش (زیر لب )
کوک: شندیم
ا/ت: گفتم که بشنوی حالا میبخشی ؟
کوک ماشین و نگه داشت و پیاده شد
ا/ت: وای دیونه کجا میری
کوک با دوتا بستنی برگشت
کوک: بیا کوفت کن (خنده)
ا/ت: آخ جونننن پس بخشیدی ؟ اوو
کوک: بخور کم حرف بزن سرم رفت
ا/ت: خیلی هم دلت بخواد
کوک:ا/ت
ا/ت: جانم ؟
کوک: میخوام راجب یه موضوع مهمی باهات صحبت کنم پس قشنگ گوش بده....
...... (دیگه نگم خودتون تصور کنین با پیاز داغ زیاد 😂😂)
زنگ آخر مدرسه ...
ا/ت: خوشم میاد کلاس و فرستادم رو هوا 😂
نابی : الان که رید بهت حالت جا میاد
ا/ت:تا حالا که نریده
یوجین: از سق سیاه نابی الان میندازتت بیرون اونم برا اولین بار
معلم : خانم جئوننننن
نابی: شت
یوجین : ریدی بابا
ا/ت: بله ؟
معلم : چقدر تحمل کنم ؟ من دیگه این وضع و نمیتونم از کلاس من برو بیرون سریعععع
ا/ت: ممنون بابات خوشحال کردنم چون منم شما و تدریس کردنت و نمیتونم
معلم: بیرونننننن
ا/ت ویو :
خب این یه بار و ریدم .... لالا .
واهای ۱۰ دقیقه تا زنگ مونده چه خاکی بر سرم کنم.
اکیپ سه جون :
× به به چشممون به جمال شما روشن
ا/ت:....
+ ببینم زبونت کو؟ عا کنم عمو ببینه
÷این همون جوجه ای که مدرسه رو گرفته دستش ؟ تو رو چه به این کارا بچه بیا برو عروسک باری کن بی ...
_نه اینجوری نگید اونقدرم بدک نی نگا بدت خوبی داره خوبی داره اوههه
ا/ت: گمشو برو اون ور چجوری روتون میشه این عراجیف و بهم ببافید و بگید
€هوی درست زر بزن
کوک: اوم ادامه بده
ا/ت : هه . جونگکوکاا
کوک:(نگاه سگی بهش کرد )
کوک: برو تو ماشین
ا/ت : نه بیا باهم بریم آخ.. ه
کوک: گفتم برو تو ماشینننن (جدی و عصبی)
راوی
ا/ت دم در مدرسه واستاد صدای دعوا شنید
ا/ت : ای بابا این درخت از کجا پیدا شد الان منو میکشه
ا/ت: شتتت دعواا(رفت پیش کوک)
ا/ت: کوک ولشون کن کوککک
*کوک دست ا/ت و گرفته اومدن بیرون
***تو ماشین
ا/ت: کوک..
کوک: .....
ا/ت: یا جونگکوکااا به خدا ..
کوک: هیشش
ا/ت: عههه به حرفم گوش کن میبری و میدوزی بابا اونا فشاری شده بودن وگرنه اصلا اهل این حرفا نیست بخوان غلطی کنن مگه تو منو نمیشناسی؟
کوک: (نگاه) من گوش دارم یا دم؟ (جدی)
ا/ت: هر دوتاش (زیر لب )
کوک: شندیم
ا/ت: گفتم که بشنوی حالا میبخشی ؟
کوک ماشین و نگه داشت و پیاده شد
ا/ت: وای دیونه کجا میری
کوک با دوتا بستنی برگشت
کوک: بیا کوفت کن (خنده)
ا/ت: آخ جونننن پس بخشیدی ؟ اوو
کوک: بخور کم حرف بزن سرم رفت
ا/ت: خیلی هم دلت بخواد
کوک:ا/ت
ا/ت: جانم ؟
کوک: میخوام راجب یه موضوع مهمی باهات صحبت کنم پس قشنگ گوش بده....
۱۶.۰k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.