چشتون روز بد نبینه!
چشتون روز بد نبینه!
امروز یادم نبود که روزه هستم رفتم تو اتاق داشتم ساقه طلایی میخوردم که تو گلوم گرفت همون لحظه هم یادم اومد روزه هم هستم!هیچی دیگه نه میتونستم آب بخورم و نه میتونستم بیسکویت رو بدم پایین!
یعنی رسما داشتم در راه اسلام شهید میشدم!
امروز یادم نبود که روزه هستم رفتم تو اتاق داشتم ساقه طلایی میخوردم که تو گلوم گرفت همون لحظه هم یادم اومد روزه هم هستم!هیچی دیگه نه میتونستم آب بخورم و نه میتونستم بیسکویت رو بدم پایین!
یعنی رسما داشتم در راه اسلام شهید میشدم!
۱.۹k
۰۹ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.