پارت سوم
پارت سوم
از دید جیهوپ
سرمو اوردم بالا تا چهرشو ببینم!امروز واقن خسته بودم اما با دیدن اون چهره...
اون واقن زیبا و بی نقص بود!
اومد نشست...با دیدنش انرژی گرفتم نمیدونم چرا اینجوری شدم یهویی
ا/ت:ببخشید آقای...
با یه لبخند قشنگ جوابشو دادم:جانگ هوسوک هستم☺ولی همه منو جیهوپ صدا میکنن
ا/ت:بله اقای جانگ...ببخشید مزاحم شدم میخواستم ببینم شما میتونین توی شرکتتون ب من کار بدین؟
جیهوپ:مدارکتون لطفا!
ا/ت:بفرمایید
صدای در اتاق اومد...منشی بود
منشی:ببخشید اقای جانگ برای مادر من...
جیهوپ:بهونه لازم نیس برو!
منشی:اما
جیهوپ:میگم برووو
با دادی ک کشیدم ی لحظه دختره ترسید..منشی رفت
جیهوپ:ببخشید..اما واقن هر دفعه ی چیزیو بهونه میکنه تا بره..واقن نمیدونم چرا استخدامش کردم!
ا/ت:اها
یکمی مکث کردم و بعد فهمیدم چ کاریو بهش بدم...
امروز میخوایم بریم مشهد برای همون نت ندارم گفتم حداقل سه چهار پارت بزارم😆
لایک و کامنت یادتون نره
از دید جیهوپ
سرمو اوردم بالا تا چهرشو ببینم!امروز واقن خسته بودم اما با دیدن اون چهره...
اون واقن زیبا و بی نقص بود!
اومد نشست...با دیدنش انرژی گرفتم نمیدونم چرا اینجوری شدم یهویی
ا/ت:ببخشید آقای...
با یه لبخند قشنگ جوابشو دادم:جانگ هوسوک هستم☺ولی همه منو جیهوپ صدا میکنن
ا/ت:بله اقای جانگ...ببخشید مزاحم شدم میخواستم ببینم شما میتونین توی شرکتتون ب من کار بدین؟
جیهوپ:مدارکتون لطفا!
ا/ت:بفرمایید
صدای در اتاق اومد...منشی بود
منشی:ببخشید اقای جانگ برای مادر من...
جیهوپ:بهونه لازم نیس برو!
منشی:اما
جیهوپ:میگم برووو
با دادی ک کشیدم ی لحظه دختره ترسید..منشی رفت
جیهوپ:ببخشید..اما واقن هر دفعه ی چیزیو بهونه میکنه تا بره..واقن نمیدونم چرا استخدامش کردم!
ا/ت:اها
یکمی مکث کردم و بعد فهمیدم چ کاریو بهش بدم...
امروز میخوایم بریم مشهد برای همون نت ندارم گفتم حداقل سه چهار پارت بزارم😆
لایک و کامنت یادتون نره
۶.۸k
۰۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.