فیک تو عشق منی part 1

علامت ها
+ ا.ت
= کوک
~ جیمین

از دید ا.ت
نشسته بودم رو تختمو داشتم به اتفاقات تو دانشگاه فکر میکردم
اتفاقات دانشگاه
+ : اگه آسیب میدیدم چی روانی ؟
هانا : خب به درک آخرین بارت باشه که به جیمین نگاه میکنی ها ؟
+ : اصلا من به جیمین نگاه نمی کردم برو گمشو ببین اون داداشمه حق اینکه اینجوری بگی نداری من برای داداشم نمیتونم زن بگیرم ببخشید ها ولی جیمین تو رو دوست نداره
هانا : حواست هست داری با کی حرف میزنی ؟
+ : اخ ببخشید که با نظافتچی دانشگاه دارم حرف میزنم
هانا : نظافتچی من دوستتم
+ : اگه دوستم بودی اینجوری حرف نمیزدی و منو به کاری که نکردم متهم نمیکردی میمون
~ : هانا چی میگی چرا داری با خواهرم اینجوری حرف میزنی ؟
هانا : خب ا.ت قشنگم داشتم می گفتم فردا ...
~ : چی شد داشتی زر دیگه ای نمیزدی چی شد ؟ هوم ؟
+ : ببین دادش اون تورو دوست داره و نمیزاره تو زن بگیری
~ : تو واقعا فک کردی کی هستی که فکر ازدواج با من میکنی ؟ اول رفتار تو درست کن
هانا : ...
جیمین : جواب بده
هانا : خب من عاشقت شده بودم
= : جیمین آشغال با چه حقی داری با خواهر من اینجوری حرف میزنی ؟
+ : ببین کوک جان برو اخلاق خودتو خواهرتو درست کن و وقتی ادب شدید خوشحال میشم معذرت خواهی کنید