وانشات تهیونگ
[ منحرف نشیدا 😐] ( میشینه رو پای سوهیون و قلقلکش میده ) - حرفتو پس بگیر زود! + خخخ.....نکن...خخخ...نکن....تهیونگ....خخخخخخخخخخخخ .....نکنننن..... .... باشه.....خخخ...حرفمو پس میگیرم! ( تهیونگ دست از قلقلک دادن سوهیون برداشت و لپشو کشید ) - آفرین دختر خوب! + عایی دلم.....دلم درد گرفت بس خندیدم - خوب دیگ بلند شو بریم کتابخونه کتابی چیزی بخونیم + یه لحظه.....تو....واقعا تو.....گفتی بریم کتاب بخونیم؟؟ - په چی؟ + واقعا تو و کتاب خوندن؟ فک میکردم کل روز و شب در حال لاس زدنی! - هر هر با کی بزنم مثلا؟ + ..... ذهن سوهیون : عرر چه حرف بدی زدم.....خدایی الان نخواد با من....نه... نه اون اینکار و نمیکنه - از تماشا کردن این سقف سفید ک بهتره! + باشه باشه خوب بریم ( دست سوهیون رو میگیره و بلندش میکنه......دوتا وایستاده بودن ک....لرزه ی زمین باعث میشه ک سوهیون دوباره بیوفته روی مبل و تهیونگ هم روی سوهیون ) ( با ترس تو چشمای تهیونگ نگاه میکنه ) + ت.ته....زلزله! - نه....نه گریه نمیکنی ها!...چیزی نیست!....آروم باش فقط منو نگاه کن! + نه نه نمیخواد بیا بریم یه جای امن! زود باش - به تو چیزی نمیخوره! آروم! + تهیونگ بیا بریم توروخدا! تو رو خدا بیا بریم یه جای امن! یه چیزیت میشه باید بریم! - نمیشه! آروم! ( تهیونگ کاملا روی سوهیون دراز کشیده! ک اگه چیزی پرت شد به اون بخوره ن به سوهیون ..... ولی خوب این از نظر سوهیون احمقانس ) ( با چشمایی ک توش پر اشکه به چشمای تیله ای تهیونگ زل زده.....ک زمین لرزه شدت میگیره و تهیونگ پرت میشه پایین مبل....سوهیون میخواد بلند شه ک متوجه کمدی ک به طرف خم داره سقوط میکنه میشه.....از ترس جیغ میکشه چشماشو میبنده و دوباره میخوابه ) ( زمین لرزه برای لحظه ای بند میاد......چشماش رو باز میکنه و کمد رو ک به تاج مبل گیر کرده میبینه.....غلطی میخوره و میوفته روی تهیونگ.....با اعصبانیت سر تهیونگ غر میزنه ) + بهت گفتم بیا بریم یه جای امن چرا گوش ندادی! میدونی اگه شدت زلزله بالا بره ممکنه ساختمون رو سرمون خراب شه؟ میدونی اگه چیزیت میشد چقد نگرانت میشدم؟ چرا این کار و کردی!؟ - باشه باشه آروم باش! بلند شو زود باش تا دوباره شروع نشده بریم یه جای امن ( .... سوهیون نگران تهیونگ شد چون دوستش داره ..... ولی هیچ وقت بهش نمیگفت....تهیونگ سرش زخم شده بود چون وقتی پرت شد پایین سرش به گوشه ی میز خورد....نزاشت سوهیون متوجه ...... خواستن برن ک صدای آژیر مدرسه با صدای به شدت بلندی شروع به زدن کرد....ک یعنی زلزله ای با شدت خیلی بالا در پیشه! ) + تهیونگ.....تهیونگ چیکار کنیم؟ ( تهیونگ در حالی ک خودشم نگران بود سعی کرد بروز نده و حال سوهیون رو بد نکنه ..... میرن زیر پله ها محکم میشنه تو بغل تهیونگ و بغلش میکنه.....
۶۲.۶k
۱۳ مرداد ۱۴۰۰