چند پارتی جیمین
پارت۴
*سه سال بعد*
ناکسو: عمو کوکیییییی( پریدم بغلش)
کوک: سلام فندق کوچولوم( بغلش کردم)
ناکسو: من کوچولو نیستم
کوک: چرا کوچولویی ...کوچولوی منی
جیمین: بقیه کجان؟...
کوک: دارن میان
آنا: عع سلام...اومدی؟
کوک: اهوم :)
ناکسو: مامان شب میشه برم پیش عمو کوکی؟
آنا: نه فندق کوچولو
ناکسو: تروخداااا...بابا میشه من برم
جیمین: هرچی مامان بگه( یاد حرف بابام افتادم😂😂)
کوک: میشه بیاد...با فندقی میخوام بازی کنم
آنا: خیلی خب باشه
ناکسو: ایوللللل
کوک:😆
جیمین: بچه گروه
کوک: هر هر هر به خودتون بخندید
****
ناکسو: خداحافظ مامان..خداحافظ بابا
کوک: خداحافظ
جیمین و آنا: خداحافظ
*سه سال بعد*
ناکسو: عمو کوکیییییی( پریدم بغلش)
کوک: سلام فندق کوچولوم( بغلش کردم)
ناکسو: من کوچولو نیستم
کوک: چرا کوچولویی ...کوچولوی منی
جیمین: بقیه کجان؟...
کوک: دارن میان
آنا: عع سلام...اومدی؟
کوک: اهوم :)
ناکسو: مامان شب میشه برم پیش عمو کوکی؟
آنا: نه فندق کوچولو
ناکسو: تروخداااا...بابا میشه من برم
جیمین: هرچی مامان بگه( یاد حرف بابام افتادم😂😂)
کوک: میشه بیاد...با فندقی میخوام بازی کنم
آنا: خیلی خب باشه
ناکسو: ایوللللل
کوک:😆
جیمین: بچه گروه
کوک: هر هر هر به خودتون بخندید
****
ناکسو: خداحافظ مامان..خداحافظ بابا
کوک: خداحافظ
جیمین و آنا: خداحافظ
۱۰.۷k
۰۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.