در آغوش تو
این دیگه چیه؟
آروم چشمامو باز کردم
چیییی؟
کامیون میلی متری باهام فاصله داره
ولی چرا کسی تکون نمیخوره
من:بهار
بهار:چیه؟
من:توهم میبینی
بهار :آره
من:یعنی ممکنه که زمان ایستاده
^^:معلومه احمقا
من:تو کی؟
بهار:چه ترسناکه
اون یه دختر که تو هوا شناور بود (پارت بعد عکسشو میزارم)
من:کجاش ترسناکه خیلی هم کیوت
^^: مرسی ، اها یادم رفت خب من کاری کردم که هیچ کس نتونه این بعد رو احساس کنه
من:همون توقف زمان خب اسمت و چیکار ما داری؟
ملینکاس:اسم ماینکاس عه و من با کلی خواهش تونستم اجازه رو از خدا بگیرم و شما رو تناسخ بدم ^ - ^
من:اصلا دستت طلا داش هلا کجا تناسخ میدی
"پشت صحنه"
ملینکاس:هلا با اون ه نی با این ح عه اسکل بی سواد
من:اها ممنان برویم ادامه
ملینکاس:برای تناسخ میتون برید بانگو جوجوتسوکازین
من:وات
بهار:چگونه در هردو با شیم ؟
من:چه خبره یهو حرف زدی یادم رف توهم اینجایی
بهار:وقتی یه گوجو گفتم تو حتی قربون چشماش نه اونو که همیشه میری کلا بگم قربون همچیش میری میفهمی
من:منم به مگومی میگم جز کراس های جدیدش هستی
بهار :بگو به پشمای کیساکی
من: واییییییییییی اسم اون پشمگو جلو من نیار
بهار: میا..
ملینکاس:درد بی درمون دو دقه خفه شین توله سگا
من:آرام باش فرزندم
ملینکاس:توی هردو انیمه میتونین تناسخ کنین چون اگه برین بانگو مهبت تون سفر در ابعاد میشه
توی جوجوتسوکازین هم همینطور
من:عالیه
بهار:چرا الان باید یادم بیوفته ولی تو داری دوستانمون تو دفتر خاطراتت مینویسی؟
من:آله شاید وقتی بچم خواس بدونه چطوری با پدرش آشنا شدم
بهار:الله اکبر پدره گوجو که نی؟
من:آفرین به تو آله گوجو عه
***********
خیلی طنز شده ولی دلتونو خوش نکنین چون قرار عین سگ اشک برزین
آروم چشمامو باز کردم
چیییی؟
کامیون میلی متری باهام فاصله داره
ولی چرا کسی تکون نمیخوره
من:بهار
بهار:چیه؟
من:توهم میبینی
بهار :آره
من:یعنی ممکنه که زمان ایستاده
^^:معلومه احمقا
من:تو کی؟
بهار:چه ترسناکه
اون یه دختر که تو هوا شناور بود (پارت بعد عکسشو میزارم)
من:کجاش ترسناکه خیلی هم کیوت
^^: مرسی ، اها یادم رفت خب من کاری کردم که هیچ کس نتونه این بعد رو احساس کنه
من:همون توقف زمان خب اسمت و چیکار ما داری؟
ملینکاس:اسم ماینکاس عه و من با کلی خواهش تونستم اجازه رو از خدا بگیرم و شما رو تناسخ بدم ^ - ^
من:اصلا دستت طلا داش هلا کجا تناسخ میدی
"پشت صحنه"
ملینکاس:هلا با اون ه نی با این ح عه اسکل بی سواد
من:اها ممنان برویم ادامه
ملینکاس:برای تناسخ میتون برید بانگو جوجوتسوکازین
من:وات
بهار:چگونه در هردو با شیم ؟
من:چه خبره یهو حرف زدی یادم رف توهم اینجایی
بهار:وقتی یه گوجو گفتم تو حتی قربون چشماش نه اونو که همیشه میری کلا بگم قربون همچیش میری میفهمی
من:منم به مگومی میگم جز کراس های جدیدش هستی
بهار :بگو به پشمای کیساکی
من: واییییییییییی اسم اون پشمگو جلو من نیار
بهار: میا..
ملینکاس:درد بی درمون دو دقه خفه شین توله سگا
من:آرام باش فرزندم
ملینکاس:توی هردو انیمه میتونین تناسخ کنین چون اگه برین بانگو مهبت تون سفر در ابعاد میشه
توی جوجوتسوکازین هم همینطور
من:عالیه
بهار:چرا الان باید یادم بیوفته ولی تو داری دوستانمون تو دفتر خاطراتت مینویسی؟
من:آله شاید وقتی بچم خواس بدونه چطوری با پدرش آشنا شدم
بهار:الله اکبر پدره گوجو که نی؟
من:آفرین به تو آله گوجو عه
***********
خیلی طنز شده ولی دلتونو خوش نکنین چون قرار عین سگ اشک برزین
۱.۷k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.