پارت ۲۳ فیک:جرقه عشق
+همین که از خواب بیدار شدم با صورت زیبای ات روبه رو شدم
واقعا یه فرشته هس،خیلی زیباس
خخخخخخ چقد کیوت خوابیده
محکم بغلش کردم ودر آغوشم فشردمش
ات:
_با احساس له شدنم از خواب بیدار شدم ودیدم که کوک محکم منو به آغوشش فشرده
_وایییییی کوکککککک
+چیه؟
_دل ورودم داره میریزه بیرون،ولم کن
+نمیکنم
_خواهششششش میکننننم
+به یه شرط ولت میکنم
_چیییییی؟
+قول بده وقتی ولت کردم بوسم کنی؟
_باششششش قوللل
+خوب باش ولت کردم زود باش
_اخیششششش
+زود باش دیگه
_اوممممم من بوس نمیکنم خخخخخخخ
+عه اینطوریه،باش بزار لباسام رو دربیارم
_نهههههه غلط کردم بوست میکنم بیا💋💋(دوتا بوسه از لبای کوک)
+اخیششششش چسبید.راستی یه چیزی؟
_چی؟
+بعد صبحونه حاضر شو بریم بیرون
_کجا؟
+خونه آق شجاع خخخخخخ چیکار داری ؟تو فقط حاضر شو
_باش
+لباس تو کمد هس ،اونو بپوش
_باش
+پاشو بریم صبحونه
بعد از شستن دستو صورتمون رفتیم پایین وصبحونمون رو خوردیم ومن رفتم بالا تا حاضر بشم
در کمد رو باز کردم ویه لباس خوشگل بود.برداشتم وپوشیدمش (اسلاید۲)وآرایش کردم(اسلاید۳)وموهام رو بستم(اسلاید۴)ویه نگا به خودم انداختم،خیلی خوشگل شده بودم(اعتماد به سقف😂)وبعد آماده شدم که برم بیرون...
ویو کوک
+بعد صبحونه رفتم ویه دوش گرفتم وبعد حاضر شدم(اسلاید۵)ورفتم از اتاق بیرون وازپله ها رفتم پایین وپایین پله ها منتظر ات موندم
_از اتاق اومدم بیرون،کوک منتظرم بودولی پشتش بهم بود آروم از پله ها رفتم پایین وپشتش وایسادم ومیخاستم بترسونمش که یهو گف
+خخخ بیبی شیطون
برگشت سمتم
_از کجا پشتتم؟
+پس فک کردی الکی شدم رئیس مافیای کره؟
_واوووو کارت حرف نداره
+ممنون،چقدر زیباترو خوردنی ترشدی
_تو هم خیلی خوشتیپ شدیا
+خخخخ من خوشتیب بودم،بیا بریم
با کوک رفتیم سمت ماشین ویکی از بادیگاردا در ماشین رو باز کرد و اول من سوار شدم وبعد کوک هم سوار شد وکنارم نشست وبعد به راننده گف:حرکت کن
وحرکت کردیم واز عمارت خارج شدیم....
.
.
خیلی ممنونم به خاطر حمایت هاتون💋💋
لطفا حمایت از این پارتم یادتون نره
هرچقدر بیشتر لایک بخوره زودتر میزارم
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.