گاهی مرا نگاه کن،
گاهی مرا نگاه کن،
زندگی آنقدر بلند نیست که هر وقت خواستیم هم را داشته باشیم،
گاهی مرا امتحان کن،
گوشی را بردار و مرا بگیر،
بگذار صدایت در لا به لای سیم های تاب خورده مرا غافلگیر کند ،
آن وقت میبینی میانِ هر کاری که باشم نفسم بند می آید ،
دست روی سینه ام میکشم ،
دو زانو روی زمین مینشینم
و بعد از چند سُرفه ی کوتاه میگویم :
" جانم ... "
محمد برقعی
زندگی آنقدر بلند نیست که هر وقت خواستیم هم را داشته باشیم،
گاهی مرا امتحان کن،
گوشی را بردار و مرا بگیر،
بگذار صدایت در لا به لای سیم های تاب خورده مرا غافلگیر کند ،
آن وقت میبینی میانِ هر کاری که باشم نفسم بند می آید ،
دست روی سینه ام میکشم ،
دو زانو روی زمین مینشینم
و بعد از چند سُرفه ی کوتاه میگویم :
" جانم ... "
محمد برقعی
۱.۴k
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.