پارت ۳ فصل دوم بود : سیندرلا

برش زمانی *** ساعت ۱۰ صبح
از زبون ساتورو
میا خوابیده بود رفتم بالا سرش و موهاشو ناز کردم
و گفتم : سیندرلا من پرنسس کوچولو نمی خوای پاشی
+ دوستان میا برای ایم مدرسه نرفت چون ساتورو و سوگورو نمیخواستن میا برای چند روز اون پسره رو ببینه
@ پرنسس پاشو میخوایم بریم خرید
عزیز دلم
× دایی ساعت چنده ؟
@ ساعت ۱۰ پرنسس من .
×دایی اگه الان پاشم غش میکنم از خستگی بزار تا ساعت ۱۱ بخوابم
@ باشه من میرم غذا درست کنم
× اوهوم
@ سوگورو سر صبح براش کار پیش اومد رفت
○ من اومدم ( اوهایو ساتورو )
@ اوهایو
○ میا هنوز بیدار نشده ؟
@ نه خیلی ناز خواهش کرد که بخوابه دلم نیومد بگم پاشه
○ آخه عزيزم اشکالی نداره ساعت ۱۲ میریم خرید
برش زمانی ***ساعت ۱۱ سر نیز صبحانه میا ... گتو ..... گوجو
○من میرم ظرف ها رو بشورم
@ خوشگل من بیا بریم اتاق من موهاتو برات صاف میکنم
× باشه ... فقط درجه اتو مو رو زیا نکن دایی موهام می‌سوزه
@ نگران نباش پرنسس دفعه اولم نیست که
× اره ... حواسم نبود
@ پرنسس دوست داری بعد از ناهار کجا بریم ؟
× بریم پارتی ؟
@ باشه هر چی پرنسس بگه...😊
@ خب من میرم بیرون تو لباستو عوض کن
پرنسس
○ ساتورو شما حاضرید ؟
@ من الان میپوشم تو چی؟
○ من حاضرم
@ اوکی
× دایی من حاضرم
@ باشه پس بزن بریم
× دایی اول بریم لوازم ارایش فروشی...
@ هر چی پرنسس من بگه
@ خب هر چی خوشت اومد بردار
من میام حساب میکنم
× باشه


برش زمانی *** وقت ناهار