𝑷𝒂𝒓𝒕 23 ادامه
_دربارش فکر کردی
+میشه وقت بیشتری بهم بدین
_باش و اینکه...
+اینکه؟
_باهام رسمی صحبت نکن
+(لبخندی زدم و گفتم)
+چشم ببخشید
_(لبخند) خدافظ
+خدافظ
توی راه حرفهای جانکوک توی گوشم میپیچید...من چه جوابی بهش بدم بگم آره یا بگم نه...هییی بین دو راهی موندم...
برای اینکه بفهمیم ا/ت در رابطه با چی تصمیم میخواد بگیره بریم به زمانی که جانکوک با ا/ت کار داشت...
فلش بک
(_خب بریم سر اصل مطلب
+باش
_ا/ت من ازت خوشم میاد
+چی (آروم گف)
_من عاشقت شدم ولی نمیدونم که این حس رو تو هم به من داری
+(من اصلا نمیتوستم حرف بزنم مغزم هنگ کرده بود و فقط داشتم به حرفاش گوش میدادم)
_شریک زندگیم میشی ؟
+م...من میتونم دربارش فک کنم؟
_اوهوم
+م...من میتونم برم
_اره میتونی
از اتاقش بیرون اومدم فکرمو خیلی در گیر کرد اون واقعا دوستم داره؟)
پایان فلش بک
هر چقدر بیشتر فکر میکنم بیشتر استرس میگیرم آیا انتخاب درستی میکنم یا نه...چون منم عاشقش شدم!...
به خونه که رسیدم ماشین سوزی رو ندیدم هنوز نرسیده بود
رفتم داخل خونه و خودمو روی تخت پرت کردم...از فکرم نمی تونستم دورش کنم تا اینکه سوزی رسید
+سلام
/سلام(خیلی بی حوصله گف)
+حالت خوبه؟
/اره خوبم
+بنظر نمیاد
/بابا باشه حالم خوب نیست
+چه اتفاقی افتاده
/جین رو با یکی از دوست دختراش دیدم خیلی به جین میچسبید منم اعصابم داغون شد
+میشه وقت بیشتری بهم بدین
_باش و اینکه...
+اینکه؟
_باهام رسمی صحبت نکن
+(لبخندی زدم و گفتم)
+چشم ببخشید
_(لبخند) خدافظ
+خدافظ
توی راه حرفهای جانکوک توی گوشم میپیچید...من چه جوابی بهش بدم بگم آره یا بگم نه...هییی بین دو راهی موندم...
برای اینکه بفهمیم ا/ت در رابطه با چی تصمیم میخواد بگیره بریم به زمانی که جانکوک با ا/ت کار داشت...
فلش بک
(_خب بریم سر اصل مطلب
+باش
_ا/ت من ازت خوشم میاد
+چی (آروم گف)
_من عاشقت شدم ولی نمیدونم که این حس رو تو هم به من داری
+(من اصلا نمیتوستم حرف بزنم مغزم هنگ کرده بود و فقط داشتم به حرفاش گوش میدادم)
_شریک زندگیم میشی ؟
+م...من میتونم دربارش فک کنم؟
_اوهوم
+م...من میتونم برم
_اره میتونی
از اتاقش بیرون اومدم فکرمو خیلی در گیر کرد اون واقعا دوستم داره؟)
پایان فلش بک
هر چقدر بیشتر فکر میکنم بیشتر استرس میگیرم آیا انتخاب درستی میکنم یا نه...چون منم عاشقش شدم!...
به خونه که رسیدم ماشین سوزی رو ندیدم هنوز نرسیده بود
رفتم داخل خونه و خودمو روی تخت پرت کردم...از فکرم نمی تونستم دورش کنم تا اینکه سوزی رسید
+سلام
/سلام(خیلی بی حوصله گف)
+حالت خوبه؟
/اره خوبم
+بنظر نمیاد
/بابا باشه حالم خوب نیست
+چه اتفاقی افتاده
/جین رو با یکی از دوست دختراش دیدم خیلی به جین میچسبید منم اعصابم داغون شد
۹.۳k
۲۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.