رمان مافیایی من فصل ۲ عشق پایدار یا ناپایدار پارت۶
_______________
ویو کوک
بعد چندمین دیدم نفس های ا/ت منظم شده دیدم خوابیده اروم جاش رو درست کردم و ماشین رو روشن کردم و رفتم خونه ا/ت رو براید بغل کردم و گذاشتم رو تخت منم رفتم پایین و چندتا شیرموز برداشتم و یه فیلم گذاشتم با دیدنش شیرموزهام رو خوردم که دیدم ا/ت اومد
*اون مکالمه ها*
رفتم بیرون و میخواستم آخرین میوه ها رو حساب کنم که دیدم یه پیام واسم اومد بازش کردم ناشناس بود یه کلیپ بود دیدم ا/ت داره یه نفر و م.ی.ب.و.س.ه عصبی شدم و خرید ها رو اونجا ول کردم و سریع رفتم عمارت و
وقتی گفت اصلا شبیه نیست این دفعه با دقت نگاه کردم وایی خاک واقعا شباهت نداره
*اون مکالمه ها*
دیگه دوباره رفتم همونجا که خرید ها رو ول کردم و برداشتمشون و حساب کردم و برگشتم خونه
کوک: تق و تق در زدم دست پر اومدم
ا/ت: اخجوننن
بعدش نشستیم خوراکی ها رو ریختم تو ظرف و رفتیم فیلم دیدیم ساعت ۱۲ بود به ا/ت نگاه کردم دیدم خوابیده براید بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت منم کنارش دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم ........
___
سوری کم شد
ویو کوک
بعد چندمین دیدم نفس های ا/ت منظم شده دیدم خوابیده اروم جاش رو درست کردم و ماشین رو روشن کردم و رفتم خونه ا/ت رو براید بغل کردم و گذاشتم رو تخت منم رفتم پایین و چندتا شیرموز برداشتم و یه فیلم گذاشتم با دیدنش شیرموزهام رو خوردم که دیدم ا/ت اومد
*اون مکالمه ها*
رفتم بیرون و میخواستم آخرین میوه ها رو حساب کنم که دیدم یه پیام واسم اومد بازش کردم ناشناس بود یه کلیپ بود دیدم ا/ت داره یه نفر و م.ی.ب.و.س.ه عصبی شدم و خرید ها رو اونجا ول کردم و سریع رفتم عمارت و
وقتی گفت اصلا شبیه نیست این دفعه با دقت نگاه کردم وایی خاک واقعا شباهت نداره
*اون مکالمه ها*
دیگه دوباره رفتم همونجا که خرید ها رو ول کردم و برداشتمشون و حساب کردم و برگشتم خونه
کوک: تق و تق در زدم دست پر اومدم
ا/ت: اخجوننن
بعدش نشستیم خوراکی ها رو ریختم تو ظرف و رفتیم فیلم دیدیم ساعت ۱۲ بود به ا/ت نگاه کردم دیدم خوابیده براید بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت منم کنارش دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم ........
___
سوری کم شد
۷۶.۳k
۱۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.