فیک به هم خواهیم رسید
ادامه پارت ۳ فصل ۲
-دوست دختر قبلیم
سریع سرمو سمت یونگی برگردوندم
+چی؟
اصبانی جواب داد
-چیه مگه خودت همسر نداشتی
+نه منظورم این نبود من مشکلی ندارم
-خیل خوب
این که یونگی قبلا دوست دختر داشته کمی برام عجیب بود ولی رفتار الانش خیلی عجیب تر بود
ولی سعی کردم بهش فکر نکنم
جیهوپ دوباره به نامه خیره شد
:و اینکه یه مهمونی ترتیب داده و مارو دعوت کرده
رو به یونگی کردم
+میخوای بری؟
-آره
+خوب من چیکار کنم
-تو ام میای
+ولی من اونجا آخه نمیشه که
-کی گفته تو دیگه همسر منی بیاد باشی
با این حرفش یه لبخند روی لبم سبز شد
+هرچی تو بگی
شاید داشت رابطمون بهتر میشد ولی فکر نکنم با یه حرف قرار بود درست بشه احساس میکردم قراره به این جشن رفتن فاجعه ای بشه ولی سعی میکردم فکرشو از سرم بیرون کنم
-دوست دختر قبلیم
سریع سرمو سمت یونگی برگردوندم
+چی؟
اصبانی جواب داد
-چیه مگه خودت همسر نداشتی
+نه منظورم این نبود من مشکلی ندارم
-خیل خوب
این که یونگی قبلا دوست دختر داشته کمی برام عجیب بود ولی رفتار الانش خیلی عجیب تر بود
ولی سعی کردم بهش فکر نکنم
جیهوپ دوباره به نامه خیره شد
:و اینکه یه مهمونی ترتیب داده و مارو دعوت کرده
رو به یونگی کردم
+میخوای بری؟
-آره
+خوب من چیکار کنم
-تو ام میای
+ولی من اونجا آخه نمیشه که
-کی گفته تو دیگه همسر منی بیاد باشی
با این حرفش یه لبخند روی لبم سبز شد
+هرچی تو بگی
شاید داشت رابطمون بهتر میشد ولی فکر نکنم با یه حرف قرار بود درست بشه احساس میکردم قراره به این جشن رفتن فاجعه ای بشه ولی سعی میکردم فکرشو از سرم بیرون کنم
۲۳.۸k
۰۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.