پارت 6
پارت 6
جیمین ویو:
امروز که از مدرسه برگشتم قرار بود بریم به عمارت یکی از دوستای بابام
ادمین:خلاصه جیمینم آماده شد و همراه پدر مادرش به عمارت آقای مین رفتن
جیمین ویو:
رسیدیم از ماشین پیاده شدیم نگاه بالا کردم عمارت قشنگی بود ولی به پای عمارت ما نمیرسید
از دره اصلی رد شدیم و رفتیم سمت دره عمارت در باز شد وارد عمارت شدیم نگاهمو روی آدمای اونجا چرخوندم که نگاهم روی یه نفر قفل شد دقت که کردم دیدم اون ا.ته همون دختره توی مدرسه چقدر توی مدرسه فرق میکنه و جفتشم داداشش بود
ا.ت ویو:
دیدم همون پسره که اسمش جیمین بود همراه با پدر مادرش وارد عمارت شد
یه نگاهی به یونگی انداختم میتونستم خشمی که توی چشماش بیرون میاد رو ببینم
ا.ت:هی یونگی(جوری که فقط یونگی بشنوه)
یونگی:بله؟ (آروم)
ا.ت:آروم باش باشه؟
یونگی:آرومم
ا.ت:خوبه
همه نشستیم مه بابام همرا آقای پارک رفتن بیرون مامانم با خانم پارک گرم صحبت بودن فقط ما داشتیم به هم دیگه ذول میزدیم که........
شرط:
لایک بالای 6
کامنت بالای 6
منتظرم😎❤
جیمین ویو:
امروز که از مدرسه برگشتم قرار بود بریم به عمارت یکی از دوستای بابام
ادمین:خلاصه جیمینم آماده شد و همراه پدر مادرش به عمارت آقای مین رفتن
جیمین ویو:
رسیدیم از ماشین پیاده شدیم نگاه بالا کردم عمارت قشنگی بود ولی به پای عمارت ما نمیرسید
از دره اصلی رد شدیم و رفتیم سمت دره عمارت در باز شد وارد عمارت شدیم نگاهمو روی آدمای اونجا چرخوندم که نگاهم روی یه نفر قفل شد دقت که کردم دیدم اون ا.ته همون دختره توی مدرسه چقدر توی مدرسه فرق میکنه و جفتشم داداشش بود
ا.ت ویو:
دیدم همون پسره که اسمش جیمین بود همراه با پدر مادرش وارد عمارت شد
یه نگاهی به یونگی انداختم میتونستم خشمی که توی چشماش بیرون میاد رو ببینم
ا.ت:هی یونگی(جوری که فقط یونگی بشنوه)
یونگی:بله؟ (آروم)
ا.ت:آروم باش باشه؟
یونگی:آرومم
ا.ت:خوبه
همه نشستیم مه بابام همرا آقای پارک رفتن بیرون مامانم با خانم پارک گرم صحبت بودن فقط ما داشتیم به هم دیگه ذول میزدیم که........
شرط:
لایک بالای 6
کامنت بالای 6
منتظرم😎❤
۵.۹k
۲۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.