خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

ز بس که نشستم و با شب حدیث غم گفتم.

عاشقانه ها

ز بس که نشستم و با شب حدیث غم گفتم.

ز بس که نشستم و با شب حدیث غم گفتم.
ز غصه رنگ من و شب پرید.....بیا......

#سیمین_بهبهانی

عاشقانه ها

۱.۵k

۲۷ مهر ۱۳۹۵

دیدگاه ها (۲)

هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.

گرچه نقش تو خیالیست که نتوان دیدن.

گرچه نقش تو خیالیست که نتوان دیدن.

چون شب بشود تاری با این همه بیداری.

چون شب بشود تاری با این همه بیداری.

روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست.....

روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست.....

خدا هم لحظه یِ نقاشیِ تو...................

خدا هم لحظه یِ نقاشیِ تو...................

کینه نهادی تو بر دل ام باز چرا!

کینه نهادی تو بر دل ام باز چرا!

عاشقانه های شبنم درکنارعزیزترینم

عاشقانه های شبنم درکنارعزیزترینم

rozehairdresser

دهمین شب هم گذشته بود:)

دهمین شب هم گذشته بود:)

بس که کشت مهر جانم تشنه است

بس که کشت مهر جانم تشنه است

عزیزم گفتم غم تو دارماااااا

عزیزم گفتم غم تو دارماااااا

درد یعنی شب بخوابی غصه بیدارت کند…

درد یعنی شب بخوابی غصه بیدارت کند…

به غم کسي اسيرم که ز من خبر ندارد

به غم کسي اسيرم که ز من خبر ندارد

بیا که در غم عشقت مشوشم بی‌تو

بیا که در غم عشقت مشوشم بی‌تو

ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد

ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد

فیک گمشده p²

فیک گمشده p²

نصب برنامه ویسگون