Love warning
part:20
ویو کوک: قرار داد هارو امضا کردیم داشتیم با هم صحبت میکردیم یه نفر که بهش میخورد زن باشه داشت صدام میکرد
(شین هاری همون دختری که تو معرفی فیک بود )
شین هاری: جونگ کوککک.......(میره کنار کوک) چطوری
کوک: کاری داری؟
شین هاری: نه اومدم حالتو بپرسم اوپا
کوک: خوبم.... حالا میتونی بری
شین هاری: چرا بهم سر نمیزنی؟ خیلی وقته ندیدمت. ازم دلخور شدی
کوک:باشه...یه روزی میام....الان کار دارم برو
شین هاری: باش(دستشو میبره تو ی مو های کوک و اونا رو بهم میریزه)..... بای بای اوپاااا
ویو لیا: دختره ی نچسب ازش بدم اومد...۳ نفراز اون جمع داشتن کوک و دختره رو نگاه میکردن برای اینکه شک نکنن من دستمو بردم سمت موهای کوک و سعی کردم یکم مرتبشون کنم حس خوبی بهم داد نمیدونم برای چی
کوک: بسه دیگ(زیر لب)... مرسی بیبی(بلند میگه برای اینگه افراد اون جمع شک نکنن)
ویو لیا: دستمو کشیدم نمیدونم چرا از حرفش یکم دلخور شدم به روی خودم نیاوردم دستمو بردم سمت شیشه شراب من همیشه شراب قرمز دوست داشتم گیلاسمو پر کردم داشتم میخوردم که نگاه سنگینی روی خودم حس کردم دیدم یه پسره بهم ذل زده بود بهش نگاه نکردم ولی اذیت میشدم. دوباره گیلاسمو پر کردم ولی این بار تا نصفه هم نخورده بودم که جونگ کوک جلومو گرفت و...
ادامه دارد...
یه پارت دیگه هم میزارم.
ویو کوک: قرار داد هارو امضا کردیم داشتیم با هم صحبت میکردیم یه نفر که بهش میخورد زن باشه داشت صدام میکرد
(شین هاری همون دختری که تو معرفی فیک بود )
شین هاری: جونگ کوککک.......(میره کنار کوک) چطوری
کوک: کاری داری؟
شین هاری: نه اومدم حالتو بپرسم اوپا
کوک: خوبم.... حالا میتونی بری
شین هاری: چرا بهم سر نمیزنی؟ خیلی وقته ندیدمت. ازم دلخور شدی
کوک:باشه...یه روزی میام....الان کار دارم برو
شین هاری: باش(دستشو میبره تو ی مو های کوک و اونا رو بهم میریزه)..... بای بای اوپاااا
ویو لیا: دختره ی نچسب ازش بدم اومد...۳ نفراز اون جمع داشتن کوک و دختره رو نگاه میکردن برای اینکه شک نکنن من دستمو بردم سمت موهای کوک و سعی کردم یکم مرتبشون کنم حس خوبی بهم داد نمیدونم برای چی
کوک: بسه دیگ(زیر لب)... مرسی بیبی(بلند میگه برای اینگه افراد اون جمع شک نکنن)
ویو لیا: دستمو کشیدم نمیدونم چرا از حرفش یکم دلخور شدم به روی خودم نیاوردم دستمو بردم سمت شیشه شراب من همیشه شراب قرمز دوست داشتم گیلاسمو پر کردم داشتم میخوردم که نگاه سنگینی روی خودم حس کردم دیدم یه پسره بهم ذل زده بود بهش نگاه نکردم ولی اذیت میشدم. دوباره گیلاسمو پر کردم ولی این بار تا نصفه هم نخورده بودم که جونگ کوک جلومو گرفت و...
ادامه دارد...
یه پارت دیگه هم میزارم.
۱۲.۹k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.