فیک «اون دوست دخترمه» part 35
امجون: ات من بخاطرت تا پای مرگم رفتم اما تو هنوزم اونو میخوای
ات: نامجون اینجوری نگو
نامجون: پس چیکار کنم ؟من همه چیو میدونم….میدونم بار اولی که دیدمت تو با کوک قرار نمیداشتی میدونم ازم خوشت اومد میدونم اون تورو عاشق خودش کرد ولی بدون اون یه عوضیه به تمام معناست کارش که با دخترا تموم میشه اونارو مثل یه تیکه آشغال از زندگیش میندازه بیرون و فقط امید وارم که هنوز اون کارو با تو نکرده باشه
ات: چی؟چه کاری؟
نامجون: نگو ات خواهش میکنم نگو که توعم گولشو خوردی اینکه اون عوضی این کارو باهات کرده باشه دیوونم میکنه
ات: نامجون اروم باش اینجوری نمیفهمم چی میگی
نامجون: ات اون عوضی بهت دست زده ؟
ات: چی…خب
نامجون: میدونستم کاش زودتر پیشت بودم
ات: نامجون اصلا نمیفهمم چی میگی میشه توضیح بدی؟
نامجون: تو اولین نفری نیستی که اون عوضی باهاش اینکارو میکنه
ات: اما…اما جونگ کوک بهم گفته بود تاحالا با کسی تو رابطه نبوده
نامجون: و توعم باور کردی؟
ات: اما چرا باید دروغ بگه
نامجون: ات من خیلی وقته میشناسمش کل لحظات زندگیشو زیر نظر داشتم میدونم چه غلطایی کرده اما تو بازم حرف منو باور نمیکنی مگه چقدر بهت بدی کردم که اینجوری میکنی؟
ات: یعنی منظورت اینه ک..
کوک: دیگه طاقت نیاوردم هیونگ حالت خوبه
نامجون: یکم دیر ترم میومدی اشکال نداشت
ات ویو
نمیدونم چرا اما با حرفای نامجون انگار اب یخ ریختن روم شاید راست میگفت اون مافیاعه اون اتاق وحشتناک تو اتاقشه نکنه حرفای نامجون راست باشه
ات: کوک
کوک: جونم
ات: میشه یکم دیگه بیرون بمونی
کوک: اما…
ات: لطفا
کوک: خیلی خب
ات: نامجون میشه بگی باید چیکار کنم
نامجون: ات گوش کن اگه تو مال من شی قول میدم مراقبت باشم
ات: نامجون…من..من
نامجون: تو چی؟
ات: میشه فقط گذشته کوک رو برام بگی
نامجون: نه ات نمیشه
ات: دوباره شدی همون عوضی قبلی
نامجون: چطور میتونی همچین حرفی بزنی بعد اینکه یه همچین کاری باهام کردی
این پارتو خدایی طولانی گذاشتم 💁🏻♀️من کوشته شدم از دستتون😭😂
ات: نامجون اینجوری نگو
نامجون: پس چیکار کنم ؟من همه چیو میدونم….میدونم بار اولی که دیدمت تو با کوک قرار نمیداشتی میدونم ازم خوشت اومد میدونم اون تورو عاشق خودش کرد ولی بدون اون یه عوضیه به تمام معناست کارش که با دخترا تموم میشه اونارو مثل یه تیکه آشغال از زندگیش میندازه بیرون و فقط امید وارم که هنوز اون کارو با تو نکرده باشه
ات: چی؟چه کاری؟
نامجون: نگو ات خواهش میکنم نگو که توعم گولشو خوردی اینکه اون عوضی این کارو باهات کرده باشه دیوونم میکنه
ات: نامجون اروم باش اینجوری نمیفهمم چی میگی
نامجون: ات اون عوضی بهت دست زده ؟
ات: چی…خب
نامجون: میدونستم کاش زودتر پیشت بودم
ات: نامجون اصلا نمیفهمم چی میگی میشه توضیح بدی؟
نامجون: تو اولین نفری نیستی که اون عوضی باهاش اینکارو میکنه
ات: اما…اما جونگ کوک بهم گفته بود تاحالا با کسی تو رابطه نبوده
نامجون: و توعم باور کردی؟
ات: اما چرا باید دروغ بگه
نامجون: ات من خیلی وقته میشناسمش کل لحظات زندگیشو زیر نظر داشتم میدونم چه غلطایی کرده اما تو بازم حرف منو باور نمیکنی مگه چقدر بهت بدی کردم که اینجوری میکنی؟
ات: یعنی منظورت اینه ک..
کوک: دیگه طاقت نیاوردم هیونگ حالت خوبه
نامجون: یکم دیر ترم میومدی اشکال نداشت
ات ویو
نمیدونم چرا اما با حرفای نامجون انگار اب یخ ریختن روم شاید راست میگفت اون مافیاعه اون اتاق وحشتناک تو اتاقشه نکنه حرفای نامجون راست باشه
ات: کوک
کوک: جونم
ات: میشه یکم دیگه بیرون بمونی
کوک: اما…
ات: لطفا
کوک: خیلی خب
ات: نامجون میشه بگی باید چیکار کنم
نامجون: ات گوش کن اگه تو مال من شی قول میدم مراقبت باشم
ات: نامجون…من..من
نامجون: تو چی؟
ات: میشه فقط گذشته کوک رو برام بگی
نامجون: نه ات نمیشه
ات: دوباره شدی همون عوضی قبلی
نامجون: چطور میتونی همچین حرفی بزنی بعد اینکه یه همچین کاری باهام کردی
این پارتو خدایی طولانی گذاشتم 💁🏻♀️من کوشته شدم از دستتون😭😂
۵۵.۴k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.