ترش و شیرین پارت ۸
ته : گفتی ولی دلم خواست
ا/ت : این دیگه بچه ی من نیست
ته : درسته این بچت نیست ولی تو که مامانشی
و این گونه ته ا/ت رو بو سید
ویوی ا/ت
اعصبانی شدم داشتم می رفتم که پام لیز خورد و سرم به دیوار خورد و شروع به خون اومدن کرد دستم رو زدم به پیشونیم تا خون رو دیدم با جیغ ته رو صدا زدم ته هم با بچه اومد بچه دو داد به من و منو بلند کرد و برد تو کلاس
ا/ت : ته بزارم زمین بزارم زمین
ته : حالت خوب نیست الان یه باکیت میشه
ا/ت : حالم خوبههههههههه
ته : نه خوب نیست
همینطوری داشتیم دعوا می کردیم که بچه گریه کرد
ته : بجای این غر غرا یونا رو اروم کن
ا/ت : به تو چه اصلا نمی خوام آرومش کنم
که یهو ته گردنمو گاز گرفت جوری که ردشم موند
هیچی نگفتم چون آبروم نره
خدارو شکر جوآ اومد از هم جدامون کرد بچه رو گرفت و بعد آرومش کرد
اگه جوآ نمی اومد شاید بجای اینکه رد بیفته خون می اومد
با این که جوآ اومد و از هم جدامون کرد بازم گردنم خون اومد
رفتم نشستم و با دستمال جلوی خون رو گرفتم و
بعد از چند دقیقه خون بند اومد
آزمون داشتیم ته برگه هارو داد من از همه زود تر آزمونم رو تموم کردم
و برگه رو دادم و از ته اجازه گرفتم و درسی که بعد از آزمون داشتیم رو خوندم دیدم بچه دست ته هست رفتم بچه رو بگیرم ته دستمو گرفت و کشید و افتادم رو پای ته اومدم بلند شم ته گفت
ته : بشین ( با کمی خشم )
با این که از دستش عصبانی بودم نشستم
ته سرش رو روی شونم گذاشت و معذرت خواهی کرد
بعد از تمام شدن وقت آزمون
ته : ا/ت برو برگه هارو جمع کن
ا/ت : برگه ها بالا ( وجمع کرد)
ا/ت : بفرما ......
ا/ت : این دیگه بچه ی من نیست
ته : درسته این بچت نیست ولی تو که مامانشی
و این گونه ته ا/ت رو بو سید
ویوی ا/ت
اعصبانی شدم داشتم می رفتم که پام لیز خورد و سرم به دیوار خورد و شروع به خون اومدن کرد دستم رو زدم به پیشونیم تا خون رو دیدم با جیغ ته رو صدا زدم ته هم با بچه اومد بچه دو داد به من و منو بلند کرد و برد تو کلاس
ا/ت : ته بزارم زمین بزارم زمین
ته : حالت خوب نیست الان یه باکیت میشه
ا/ت : حالم خوبههههههههه
ته : نه خوب نیست
همینطوری داشتیم دعوا می کردیم که بچه گریه کرد
ته : بجای این غر غرا یونا رو اروم کن
ا/ت : به تو چه اصلا نمی خوام آرومش کنم
که یهو ته گردنمو گاز گرفت جوری که ردشم موند
هیچی نگفتم چون آبروم نره
خدارو شکر جوآ اومد از هم جدامون کرد بچه رو گرفت و بعد آرومش کرد
اگه جوآ نمی اومد شاید بجای اینکه رد بیفته خون می اومد
با این که جوآ اومد و از هم جدامون کرد بازم گردنم خون اومد
رفتم نشستم و با دستمال جلوی خون رو گرفتم و
بعد از چند دقیقه خون بند اومد
آزمون داشتیم ته برگه هارو داد من از همه زود تر آزمونم رو تموم کردم
و برگه رو دادم و از ته اجازه گرفتم و درسی که بعد از آزمون داشتیم رو خوندم دیدم بچه دست ته هست رفتم بچه رو بگیرم ته دستمو گرفت و کشید و افتادم رو پای ته اومدم بلند شم ته گفت
ته : بشین ( با کمی خشم )
با این که از دستش عصبانی بودم نشستم
ته سرش رو روی شونم گذاشت و معذرت خواهی کرد
بعد از تمام شدن وقت آزمون
ته : ا/ت برو برگه هارو جمع کن
ا/ت : برگه ها بالا ( وجمع کرد)
ا/ت : بفرما ......
۱۳.۷k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.