(ددی جذاب من پارت ۴)

+اینجوری میخوای بری

_اره خوشکل شدم

+خوشکل که شدی ولی رژ لبت خیلی پر رنگه

_دیگه پروو نشو حتما صبح هم میگی بیا رل بزنیم رژلبم هم به خودم مربوطه

+خیلی خب باشه

یهو اومد سمتم و با انگشتش رژلبمو پاک کرد

_چیکار می‌کنی جونکوکککک

+تا تو باشی به من بی احترامی نکنی

_دوباره میزنم

اومد رژلمو بزنم که از دستم قاپیدش

_واییی جونکوک بدش من

+بزار خودم بزنم

_دیگه زیادی داری روی می‌کنی بچه جون یه کاری نکن یه کاری کنم به گوه خوردن بیفتیااا

+ هه روزی دیویس تا دختر زیر منن بعد این نازمیکنه خیلی هم دلت بخواد بعدشم مثلاً میخوای چه غلطی بکنی

_ من مث هرزه های دورت نیستم و اگه به این رفتارات ادامه بدی میبینی

+ببین جوجه تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی مراقب رفتارتم باش وگرنه بد میبینی

_(پوزخند)

از کنارش رد شدم و رفتم بیرون از عمارت هوووف پسره عوضی هیز اصلا دیگه نگاشتم نمیکنم چه برسه حرف بزنم باهاش پسره هیز ایششش حالم ازش به میخوره فک نمی‌کردم اینقدر کثیف باشه بزار یه درس درست حسابی باید بهش بدم وقتی به پلیس تحویلت دادم و تو زندان آب خنک خوردی اون موقع میفهمی نباید با من در بیفتی.....