فیک فداکاری پارت 7
ا. ت: باشه
نه میام
حوصلم سررفته شوگا هم با خودم میارم
باشه
خداحافظ
شوگا: چیشد
ا. ت: عروسیه پسر خالمه باید بریم ایران
شوگا: باشه
ا. ت: باشه؟ .
شوگا: چیه
ا. ت: فکر کردم مخالفت میکنی
شوگا : آها ، حالا کی بریم
ا. ت : هفته بعدی، یا خدا باید لباس بگیرم
شوگا: شروع شد
ا. ت😂😭
پرش زمانی به فرودگاه
من هنگ بودم تا صبح سرکار بودم تا یه وقت کارام عقب نیوفته
شوگا: خوبی ا. ت
ا. ت: آره عالیم
داخل هواپیما رفتیم نشستیم تا نشستیم خوابم برد بیدار شدم شب بود رسیدیم ایران
ا. ت: بلخره رسیدیم
شوگا: آره، خوب خوابیدی
ا. ت: اوهوم خسته بودم ، بریم پایین
از هواپیما پایین اومدیم
و پدر بنده دیدیم براش دست تکون دادم
مارو دید رفتیم سمتش بغلش کردم شوگا باهاش دست
ا. ت: سلام، چطوری؟
پ. ت: مرسی، شما چی
شوگا : سلام
ا. ت: سلام کرد بابا
رفتیم سمت ماشین نشستیم
بابام آهنگ گذاشت
من پشت نشستم باز خوابم بردم
صبح بیدار شدم رو تخت خودم بودم
هنگ کرده نشسته بودم
رو به شوگا: من کیم، تو کی هستی، من کجام
شوگا: اثرات زیاد خوابیدنه
به خودم اومدم
ا. ت: عه رسیدیم
شوگا : اره خانم همش خواب بود
ا . ت:😁
لپشو بوس کردم
ا. ت: پاشو دیگه
شوگا: اوکی
رفتم حموم اومدم لباس پوشیدن رفتم پایین
م. ت: به به ا. ت خانم بلخره دیدیمت
ا. ت: 😁
شوگا اومد پایین
شوگا: صبح بخیر
م. ت: بهش بگو صبح بخیر
ا. ت: صبح بخیر
شوگا: جات خالی ا. ت دیشب عجب شامی داشتیم
ا. ت؛ : شام دیشب چی داشتیم
م. ت: قیمه
ا. ت: نههههههههههه
ا. ت:برای من نذاشتین
م. ت: نه
ا. ت: گریه الکی
م. ت: امشب بله برونه پسر خالته ، فردا شب گوسفند میکشن، بعد حنا بندون، بعد عروسی
ا. ت: میدونم
نه میام
حوصلم سررفته شوگا هم با خودم میارم
باشه
خداحافظ
شوگا: چیشد
ا. ت: عروسیه پسر خالمه باید بریم ایران
شوگا: باشه
ا. ت: باشه؟ .
شوگا: چیه
ا. ت: فکر کردم مخالفت میکنی
شوگا : آها ، حالا کی بریم
ا. ت : هفته بعدی، یا خدا باید لباس بگیرم
شوگا: شروع شد
ا. ت😂😭
پرش زمانی به فرودگاه
من هنگ بودم تا صبح سرکار بودم تا یه وقت کارام عقب نیوفته
شوگا: خوبی ا. ت
ا. ت: آره عالیم
داخل هواپیما رفتیم نشستیم تا نشستیم خوابم برد بیدار شدم شب بود رسیدیم ایران
ا. ت: بلخره رسیدیم
شوگا: آره، خوب خوابیدی
ا. ت: اوهوم خسته بودم ، بریم پایین
از هواپیما پایین اومدیم
و پدر بنده دیدیم براش دست تکون دادم
مارو دید رفتیم سمتش بغلش کردم شوگا باهاش دست
ا. ت: سلام، چطوری؟
پ. ت: مرسی، شما چی
شوگا : سلام
ا. ت: سلام کرد بابا
رفتیم سمت ماشین نشستیم
بابام آهنگ گذاشت
من پشت نشستم باز خوابم بردم
صبح بیدار شدم رو تخت خودم بودم
هنگ کرده نشسته بودم
رو به شوگا: من کیم، تو کی هستی، من کجام
شوگا: اثرات زیاد خوابیدنه
به خودم اومدم
ا. ت: عه رسیدیم
شوگا : اره خانم همش خواب بود
ا . ت:😁
لپشو بوس کردم
ا. ت: پاشو دیگه
شوگا: اوکی
رفتم حموم اومدم لباس پوشیدن رفتم پایین
م. ت: به به ا. ت خانم بلخره دیدیمت
ا. ت: 😁
شوگا اومد پایین
شوگا: صبح بخیر
م. ت: بهش بگو صبح بخیر
ا. ت: صبح بخیر
شوگا: جات خالی ا. ت دیشب عجب شامی داشتیم
ا. ت؛ : شام دیشب چی داشتیم
م. ت: قیمه
ا. ت: نههههههههههه
ا. ت:برای من نذاشتین
م. ت: نه
ا. ت: گریه الکی
م. ت: امشب بله برونه پسر خالته ، فردا شب گوسفند میکشن، بعد حنا بندون، بعد عروسی
ا. ت: میدونم
۲۶.۱k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.