تصور کن
وقتی با داد اسم و فامیلشون رو صدا میکنی "
مونی : (با یه لیست توی دستش سمتت میدوعه ) ببین عزیزم ، گلدونا رو آب دادم ، تخت رو مرتب کردم ، امروز چیزی نشکوندم ، لباسام هم شستم بخدا همه کار کردم ... 😔🤣
جین : یا امام هشتم ، یا حضرت پشم ، یا علی ابن ابیطالب
ا.ت : جین اینارو از کجا یاد گرفتی :/
جین : از مامانت ... گفت به کارت میاد 😔🤣
یونگی : بعععلهههههه مین ا.تتتتتت ؟؟؟؟ 😔🤣
هوبی : سانشاینم به اعصابت مسلط باش ، دم بازدم ... حالا بگو جانم 😔🤣
جیمین : ( خیلی سوسکی موقعیت رو ترک میکنه میره حموم ... ) 😔🤣
ته : من اون گلدونایی که تو تراس بود نشکستممممم و اینکه ماگ مورد علاقت رو یونتان خراب نکرد...
ا.ت : م...من فقط میخواستم بیای پیشم ... هردو تون از جلو چشمام گمشید تا خفتون نکردم ... 😔🤣
کوک : کاری کردم ؟ ناراحتت کردم ؟ خراب کاری کردم ؟؟ چیکار کردم ؟؟ فقط منو نخور باشه ؟؟ 😔🤣
لایک از یادتون نره عزیرانم
مونی : (با یه لیست توی دستش سمتت میدوعه ) ببین عزیزم ، گلدونا رو آب دادم ، تخت رو مرتب کردم ، امروز چیزی نشکوندم ، لباسام هم شستم بخدا همه کار کردم ... 😔🤣
جین : یا امام هشتم ، یا حضرت پشم ، یا علی ابن ابیطالب
ا.ت : جین اینارو از کجا یاد گرفتی :/
جین : از مامانت ... گفت به کارت میاد 😔🤣
یونگی : بعععلهههههه مین ا.تتتتتت ؟؟؟؟ 😔🤣
هوبی : سانشاینم به اعصابت مسلط باش ، دم بازدم ... حالا بگو جانم 😔🤣
جیمین : ( خیلی سوسکی موقعیت رو ترک میکنه میره حموم ... ) 😔🤣
ته : من اون گلدونایی که تو تراس بود نشکستممممم و اینکه ماگ مورد علاقت رو یونتان خراب نکرد...
ا.ت : م...من فقط میخواستم بیای پیشم ... هردو تون از جلو چشمام گمشید تا خفتون نکردم ... 😔🤣
کوک : کاری کردم ؟ ناراحتت کردم ؟ خراب کاری کردم ؟؟ چیکار کردم ؟؟ فقط منو نخور باشه ؟؟ 😔🤣
لایک از یادتون نره عزیرانم
۲۵.۷k
۰۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.