پارت شانزده
پارت شانزده
گفتم من نمیام جلسه پس لطفا منو بزار دم در خونم گفت باشه رفتم خونه از اونجایی که خیلی خسته بودم همون جوری افتادم روی مبل و خوابم گرفت ساعت ۳شب بود که یهو از خواب پریدم دیدم توی یه اتاق گیر افتادم من فهمیدم که یبار بیدار شدم و خوابم برده
فلش بک به ۲ساعت قبل
*صدای باز شدن در خونه *
*باز کردن کمی از چشم *
*دیدن کله صورتی یا همون سانزو *
*باز کردن کامل چشم *
سانزو عا بیدار شدی کله بنفش انتظارشو نداشتم بیدار بشی متاسفم که مجبورم دوباره بخوابونمت
*گذاشتن دستمال روی دهنم *
*بیهوش شدن *
گفتم من نمیام جلسه پس لطفا منو بزار دم در خونم گفت باشه رفتم خونه از اونجایی که خیلی خسته بودم همون جوری افتادم روی مبل و خوابم گرفت ساعت ۳شب بود که یهو از خواب پریدم دیدم توی یه اتاق گیر افتادم من فهمیدم که یبار بیدار شدم و خوابم برده
فلش بک به ۲ساعت قبل
*صدای باز شدن در خونه *
*باز کردن کمی از چشم *
*دیدن کله صورتی یا همون سانزو *
*باز کردن کامل چشم *
سانزو عا بیدار شدی کله بنفش انتظارشو نداشتم بیدار بشی متاسفم که مجبورم دوباره بخوابونمت
*گذاشتن دستمال روی دهنم *
*بیهوش شدن *
۲.۴k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.