PT.9
فلش بک به بعد از عمارت آمدن جیمین
~~~~~~~~~~~~~~~
+واو پشمام هه بیگ موس به یکی از لاف زن ها باخت
وقتی صحبت میکرد به سمت اتاقی رفت که سوجونگ توش بود
با شدت در رو باز کرد که باعث شد سوجونگ از خواب بپره
_چی..چیشده
+هرزه همش تقصیر تو بود
_مگ...
+خفهه
+کی بهت اجازه ی حرف زدن داد؟
که پشت بندش سیلی محکمی بهش زد
پارک جیمین اینجوری بود هیچ وقت نمی تونست باختش رو تحمل کنه و حرصش رو روی بقیه خالی میکرد
+کاری میکنم تا دیگه چشم بقیه روت نباشه
+من بخاطر تو بهترین دوستم رو کشتم
و چنگی به موهاش زد و تو اتاق قدم زد
+من...من نمیدونم چرا بهترین دوستم رو برای یه هرزه کشتم
و اونطرف اتاق سوجونگ تو خودش از ترس جمع شده بود
جیمین سمت سوجونگ قدم برداشت و با هر قدمی که برمیداشت دکمه های پیراهنش رو باز میکرد
با آخرین قدمی که برداشت پیراهنش رو درآورد و روی سوجونگ خیمه زد
میدونم این پارت کمه ولی چون پارت بعدی اسماته کم شد
~~~~~~~~~~~~~~~
+واو پشمام هه بیگ موس به یکی از لاف زن ها باخت
وقتی صحبت میکرد به سمت اتاقی رفت که سوجونگ توش بود
با شدت در رو باز کرد که باعث شد سوجونگ از خواب بپره
_چی..چیشده
+هرزه همش تقصیر تو بود
_مگ...
+خفهه
+کی بهت اجازه ی حرف زدن داد؟
که پشت بندش سیلی محکمی بهش زد
پارک جیمین اینجوری بود هیچ وقت نمی تونست باختش رو تحمل کنه و حرصش رو روی بقیه خالی میکرد
+کاری میکنم تا دیگه چشم بقیه روت نباشه
+من بخاطر تو بهترین دوستم رو کشتم
و چنگی به موهاش زد و تو اتاق قدم زد
+من...من نمیدونم چرا بهترین دوستم رو برای یه هرزه کشتم
و اونطرف اتاق سوجونگ تو خودش از ترس جمع شده بود
جیمین سمت سوجونگ قدم برداشت و با هر قدمی که برمیداشت دکمه های پیراهنش رو باز میکرد
با آخرین قدمی که برداشت پیراهنش رو درآورد و روی سوجونگ خیمه زد
میدونم این پارت کمه ولی چون پارت بعدی اسماته کم شد
۲۳.۲k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.