< زیـبـاتَر اَز مـاه >
< زیـبـاتَر اَز مـاه >
part: ²⁵
ویو شینوبو:
سعی میکردم اگوست دی رو ارومش کنم خیلی اعصابش به هم ریخته بود گفتم ویسکی میخای گف نه گفتم میخای برم پسرا رو بیارم گف نه گفتم اصلا میخای سوهو رو بکشی گف اره دیگه خودمم کلافه شده بودم که پسرا با چن نفر دیگه اومدن
اعضا: سلام رفین
اگوست دی: سلام ( کلا اینجا اخمو بود)
شینوبو: سلام بچه ها
کوک: این چرا انقدر بی اعصاب شده؟
شینوبو: داستانش درازه ( اشاره کرد به سوهو)
تهیونگ: پس بگو چرا پاش تیر خورده
نامجون: شینوبو چند نفرو میخاییم بهت معرفی کنیم. تیز دندان، تک تیر انداز، مینی و ویکتوریا اینا چند نفر از اعضای باند هستن
شینوبو: سلام (یه تعظیم کوتا کرد و بقیه هم همین طور)
نامجون: بچه ها شینوبو هستن
مینی: خوشبختم شینوبو دوس دختر اگوست دی هستم😊
شینوبو : چیییییییییی (تعحب و داد)
ویکتوریا: ببخشید عزیزم این یکم زیادی حرف میزنه
مینی: ددی چرا چیزی نمیگی؟(لوس)
اگوست دی: خ... خب من...
شینظوبو: چی گفتی؟ یه بار دیگه بگو
مینی: میخاستی گوشاتو باز کنی
شینوبو: نه بابا
شینوبو رفت که مینی رو بگیره بزنه که اگوست دی و شینوبو گرفتنش
شینوبو: نه ولم کنین بزارین من سر اینو بکنم تو.....(داد)
اومد حرفشو بزنه که کوک دس گذاشت رو دهنش
کوک: ابجی لطفا یکم اروم باش
همه: ابجییییی؟ 😳
کوک: خب شینوبو خواهرمه😁
یونگی: من میخاستم بگم بهتون ولی کوک و یونکی نداشتن گفتن میخام سوپرایزتون کنن
اگوست دی: جین، تهیونگ، جی هوپ، نامجون جیمین نکنه شما هم داداشاشین و من نمیدونم
جیمین: نه به مولا
تهیونگ: من اگه داداشش بودم که زنده نبودم دیگه مث سگ پاچه میگیره
مینی: چون واقعا سگه
شینوبو: هوشششش حرف دهنتو بفهم
مینی: مگه دروغه مث پسرا که حرف میزنی مث پسرا که لباس میپوشی مث سگم که پاچه میگیری
شینوبو دیگه طاقت نیورد پرید تو هوا با پاش زد تو گردن مینی و مینی با زمین یکی شد همه از تعجب کپ کرده بودن
شینوبو: تا تو باشی دفعه دیگه مث ادم با من حرف بزنی
part: ²⁵
ویو شینوبو:
سعی میکردم اگوست دی رو ارومش کنم خیلی اعصابش به هم ریخته بود گفتم ویسکی میخای گف نه گفتم میخای برم پسرا رو بیارم گف نه گفتم اصلا میخای سوهو رو بکشی گف اره دیگه خودمم کلافه شده بودم که پسرا با چن نفر دیگه اومدن
اعضا: سلام رفین
اگوست دی: سلام ( کلا اینجا اخمو بود)
شینوبو: سلام بچه ها
کوک: این چرا انقدر بی اعصاب شده؟
شینوبو: داستانش درازه ( اشاره کرد به سوهو)
تهیونگ: پس بگو چرا پاش تیر خورده
نامجون: شینوبو چند نفرو میخاییم بهت معرفی کنیم. تیز دندان، تک تیر انداز، مینی و ویکتوریا اینا چند نفر از اعضای باند هستن
شینوبو: سلام (یه تعظیم کوتا کرد و بقیه هم همین طور)
نامجون: بچه ها شینوبو هستن
مینی: خوشبختم شینوبو دوس دختر اگوست دی هستم😊
شینوبو : چیییییییییی (تعحب و داد)
ویکتوریا: ببخشید عزیزم این یکم زیادی حرف میزنه
مینی: ددی چرا چیزی نمیگی؟(لوس)
اگوست دی: خ... خب من...
شینظوبو: چی گفتی؟ یه بار دیگه بگو
مینی: میخاستی گوشاتو باز کنی
شینوبو: نه بابا
شینوبو رفت که مینی رو بگیره بزنه که اگوست دی و شینوبو گرفتنش
شینوبو: نه ولم کنین بزارین من سر اینو بکنم تو.....(داد)
اومد حرفشو بزنه که کوک دس گذاشت رو دهنش
کوک: ابجی لطفا یکم اروم باش
همه: ابجییییی؟ 😳
کوک: خب شینوبو خواهرمه😁
یونگی: من میخاستم بگم بهتون ولی کوک و یونکی نداشتن گفتن میخام سوپرایزتون کنن
اگوست دی: جین، تهیونگ، جی هوپ، نامجون جیمین نکنه شما هم داداشاشین و من نمیدونم
جیمین: نه به مولا
تهیونگ: من اگه داداشش بودم که زنده نبودم دیگه مث سگ پاچه میگیره
مینی: چون واقعا سگه
شینوبو: هوشششش حرف دهنتو بفهم
مینی: مگه دروغه مث پسرا که حرف میزنی مث پسرا که لباس میپوشی مث سگم که پاچه میگیری
شینوبو دیگه طاقت نیورد پرید تو هوا با پاش زد تو گردن مینی و مینی با زمین یکی شد همه از تعجب کپ کرده بودن
شینوبو: تا تو باشی دفعه دیگه مث ادم با من حرف بزنی
۵۰۴
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.