dont' let me go (اجازه نده بروم)
#p3
امپراطور: خب راستش میدونی که خیلی ها قصد دارن حکومت جانگ رو سرنگون کنن
+بله پدر میدونم
امپراطور: خب هالا که میدونی خیلی راحت میخوام حرفمو بهت بزنم
با تموم شدن جملش یه لحظه تو فکر فرو رفتم نکنه واقعا میخواد که من ازدواج کنم و یه وارث بیارم
امپراطور:ا/ت دخترم حواست کجاست...خوبی؟
+بله پدر یه لحظه به فکر فرو رفتم
امپراطور: خب داشتم میگفتم......دیروز داشتم توی قصر قدم میزدم یه یه تیر جلوی پاهام فرود اومد که یه نوشته روش بود
(از جاش بلند شد و به سمت کشوی یکی از کمد ها رفت و یه پارچه خونی با یه نوشته جلوم گذاشت )
امپراطور:اینو بخون
+باشه
«متن»
بزودی امپراطوری جانگ سرنگون میشه
اقای جانگ با مرگ شاهدخت
سعی نکن فرار کنی من همه جا ادم دارم.
+چی این چیه اص....اصلا از طرف کیه
امپراطور: هنوز نمیدونیم کیه ولی مطمئن شدیم همونیه که وزیر اعظم رو کشته
+یعنی من الان باید چیکار کنم
امپراطور: خب تو به عنوان یه رعیت از قصر بیرون میری و بیرون شهر برای یه مدت زندگی میکنی سرباز هارو هم میزارم به صورت نامحسوس مراقبت باشن.....و یکی از ندیمه هارو میزارم به جای تو اینجا زندگی کنه
+پدر تو الان فکر کردی با خارج شدن من از قصر همه چی درسته میشه...... اگه اون منو از قبل دیده باشه چی
یا اینکه یکی از سرباز هایی که انتخاب کردید باشه
اون موقع چیکار میکنید
امپراطور: فعلا این بهترین گزینه ای هست که داریم
+اما من میترسم تاهالا بیرون قصر ندیدم
امپراطور: از چی میترسی بانو چوی همه جارو میشناسه
+مسئله این نیست من با ادمای بیرون اشنایی ندارم
همسن ادم بلایی سرم نیاره ادمای بیرون یه کاری دستم میدن
امپراطور: انقدر با من یکی بدو نکن با این کارات داری نسل خاندان جانگ از بین میبری(عصبی)
+اها یعنی شما نگران من نیستید نگران خاندان عزیزتون هستید(داد)
امپراطور:چطور جرعت میکنی داد بزنی(داد)......
بانو چوی سریع وسایل ا/ت رو جمع کنید شاهدخت تا یه مدت بیرون قصر زندگی میکنن
امپراطور:میتونید برید دیگه با هاتون کار ندارم
خیلی از پدرم دلخور شدم با چشمایی که پر از اشک بودن با بانو چوی از اونجا بیرون رفتیم بیصدا اشکا میریختم که بانو چوی سوکت بینمون رو شکست
چوی:بانوی من فداتون بشم چرا مثل ابر بهار گریه میکنید
#bts #fick #kpop #idol
#بنگتن #شوگا #یونگی #اگوست_دی
#کره #بی_تی_اس #ارمی #بی_تی_اس #بی_تی_اس_و_ارمی_برای_همیشه_با_همن #کره_جنوبی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک
امپراطور: خب راستش میدونی که خیلی ها قصد دارن حکومت جانگ رو سرنگون کنن
+بله پدر میدونم
امپراطور: خب هالا که میدونی خیلی راحت میخوام حرفمو بهت بزنم
با تموم شدن جملش یه لحظه تو فکر فرو رفتم نکنه واقعا میخواد که من ازدواج کنم و یه وارث بیارم
امپراطور:ا/ت دخترم حواست کجاست...خوبی؟
+بله پدر یه لحظه به فکر فرو رفتم
امپراطور: خب داشتم میگفتم......دیروز داشتم توی قصر قدم میزدم یه یه تیر جلوی پاهام فرود اومد که یه نوشته روش بود
(از جاش بلند شد و به سمت کشوی یکی از کمد ها رفت و یه پارچه خونی با یه نوشته جلوم گذاشت )
امپراطور:اینو بخون
+باشه
«متن»
بزودی امپراطوری جانگ سرنگون میشه
اقای جانگ با مرگ شاهدخت
سعی نکن فرار کنی من همه جا ادم دارم.
+چی این چیه اص....اصلا از طرف کیه
امپراطور: هنوز نمیدونیم کیه ولی مطمئن شدیم همونیه که وزیر اعظم رو کشته
+یعنی من الان باید چیکار کنم
امپراطور: خب تو به عنوان یه رعیت از قصر بیرون میری و بیرون شهر برای یه مدت زندگی میکنی سرباز هارو هم میزارم به صورت نامحسوس مراقبت باشن.....و یکی از ندیمه هارو میزارم به جای تو اینجا زندگی کنه
+پدر تو الان فکر کردی با خارج شدن من از قصر همه چی درسته میشه...... اگه اون منو از قبل دیده باشه چی
یا اینکه یکی از سرباز هایی که انتخاب کردید باشه
اون موقع چیکار میکنید
امپراطور: فعلا این بهترین گزینه ای هست که داریم
+اما من میترسم تاهالا بیرون قصر ندیدم
امپراطور: از چی میترسی بانو چوی همه جارو میشناسه
+مسئله این نیست من با ادمای بیرون اشنایی ندارم
همسن ادم بلایی سرم نیاره ادمای بیرون یه کاری دستم میدن
امپراطور: انقدر با من یکی بدو نکن با این کارات داری نسل خاندان جانگ از بین میبری(عصبی)
+اها یعنی شما نگران من نیستید نگران خاندان عزیزتون هستید(داد)
امپراطور:چطور جرعت میکنی داد بزنی(داد)......
بانو چوی سریع وسایل ا/ت رو جمع کنید شاهدخت تا یه مدت بیرون قصر زندگی میکنن
امپراطور:میتونید برید دیگه با هاتون کار ندارم
خیلی از پدرم دلخور شدم با چشمایی که پر از اشک بودن با بانو چوی از اونجا بیرون رفتیم بیصدا اشکا میریختم که بانو چوی سوکت بینمون رو شکست
چوی:بانوی من فداتون بشم چرا مثل ابر بهار گریه میکنید
#bts #fick #kpop #idol
#بنگتن #شوگا #یونگی #اگوست_دی
#کره #بی_تی_اس #ارمی #بی_تی_اس #بی_تی_اس_و_ارمی_برای_همیشه_با_همن #کره_جنوبی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک
۱۱.۳k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.