iran
p2
که یهو...
بابام گفت:
اصغر آقا:حالا کی میخواید برام نوه بیارین
صغری خانم:راست میگه ما نوه میخوایم
ا.ت:(که یهو چایی پریدش)اهم اهممممم
جیمین:(خجالت کشید)(بچم خجالتیه)
ممد:(درحال جر خوردن این قدر خندید)
ا.ت:خفه شو ممد(داد)
جیمین:عزیزم من شلوار تو خنه ای نیاوردم(آروم)
ا.ت:خدا منو نامجون صبر بده دلم واسه نامجون میسوزه معلوم نی بخاطر شما ۶ نفر چی میکشه
جیمین:خیلیم دلت بخواد
ممد:شوهر خواهر من میخوام بیام تو گروه شما
جیمین:مگه دست توعه
ا.ت:آره با این صدات میگیرنت
جیمین:شلوار
ا.ت:اوکی
ا.ت:ممد عزیزم
ممد:نمیدم
ا.ت:بزار زر بزنم
ا.ت:بابا جون شلوار میدی جیمین شلوار نیاورد
اصغر آقا:برو بگیر دخترم
ا.ت: مرسی
ا.ت:(رفتم گشاد ترین شلوار بابام رو گرفتم)
ا.ت:بیا چاگیا
جیمین:کوفت چاگیا این چرا اینقدر گشاده
ا.ت: به این خوشگلی بگیر دیگه
که یهو...
که یهو...
بابام گفت:
اصغر آقا:حالا کی میخواید برام نوه بیارین
صغری خانم:راست میگه ما نوه میخوایم
ا.ت:(که یهو چایی پریدش)اهم اهممممم
جیمین:(خجالت کشید)(بچم خجالتیه)
ممد:(درحال جر خوردن این قدر خندید)
ا.ت:خفه شو ممد(داد)
جیمین:عزیزم من شلوار تو خنه ای نیاوردم(آروم)
ا.ت:خدا منو نامجون صبر بده دلم واسه نامجون میسوزه معلوم نی بخاطر شما ۶ نفر چی میکشه
جیمین:خیلیم دلت بخواد
ممد:شوهر خواهر من میخوام بیام تو گروه شما
جیمین:مگه دست توعه
ا.ت:آره با این صدات میگیرنت
جیمین:شلوار
ا.ت:اوکی
ا.ت:ممد عزیزم
ممد:نمیدم
ا.ت:بزار زر بزنم
ا.ت:بابا جون شلوار میدی جیمین شلوار نیاورد
اصغر آقا:برو بگیر دخترم
ا.ت: مرسی
ا.ت:(رفتم گشاد ترین شلوار بابام رو گرفتم)
ا.ت:بیا چاگیا
جیمین:کوفت چاگیا این چرا اینقدر گشاده
ا.ت: به این خوشگلی بگیر دیگه
که یهو...
۴.۵k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.