زندگی مافیا ای
زندگی مافیا ای
پارت:۴
+نمی خام به تو چه اصن
_درست حرف بزن
+نزنم؟
_میکشمت
+جرعت نداری
_شکنجه یا تنبیه چی؟
+تو کی هستی اصن
_کیم تهیونگ
(با جدیت)
+اسمتو نخاسم کی هستی که بخای بکشی منو؟
_بزرگ ترین و ثروتمند ترین مافیا اع کره
+عوم جالبه..
حالا منو گرفتی که چی
_حرف نزن برو داخل کچ بگیرن پاهاتو
+عا باش
رفتم ینی رفتیم داخل کچ گرفتن منو برد خونمون و گفت هوی حواست باشه به خانوادت بگو هرچی میخای بیارن برات
گفتم:خا..ن..نوا..ده
گفت:اره خانواده
بغضم شکست و گریم گرفت
م..ن هیق هیچ خانواده هیق ای ندارم گریم اوج گرفت
منو بغل کرد و برد تو ماشین بعد چند مین جلوی عمارت بزرگ ایستاد منو بغل کرد و برد داخل خدمتکارا تعظیم کردن
تهیونگ گفت: اگه به ملکه این عمارت احترام نزارید میکشمتون
همه خدمتکارا گفتن بله ارباب
و تعظیم کردن باز
ی دختر جون اون جا بود که دکمه لباسش باز بود و وقتی خم میشد خط سینه هاش پیدا بود
گفتم: هی خانم فک کنم یادت رفته ببندی دکمه هاتو
تهیونگ پوزخندی زد
دختره:عو ببخشید حواسم نبوده
گفتم:از این به بعد حواستو جمع کن
دختره:چشم
پارت:۴
+نمی خام به تو چه اصن
_درست حرف بزن
+نزنم؟
_میکشمت
+جرعت نداری
_شکنجه یا تنبیه چی؟
+تو کی هستی اصن
_کیم تهیونگ
(با جدیت)
+اسمتو نخاسم کی هستی که بخای بکشی منو؟
_بزرگ ترین و ثروتمند ترین مافیا اع کره
+عوم جالبه..
حالا منو گرفتی که چی
_حرف نزن برو داخل کچ بگیرن پاهاتو
+عا باش
رفتم ینی رفتیم داخل کچ گرفتن منو برد خونمون و گفت هوی حواست باشه به خانوادت بگو هرچی میخای بیارن برات
گفتم:خا..ن..نوا..ده
گفت:اره خانواده
بغضم شکست و گریم گرفت
م..ن هیق هیچ خانواده هیق ای ندارم گریم اوج گرفت
منو بغل کرد و برد تو ماشین بعد چند مین جلوی عمارت بزرگ ایستاد منو بغل کرد و برد داخل خدمتکارا تعظیم کردن
تهیونگ گفت: اگه به ملکه این عمارت احترام نزارید میکشمتون
همه خدمتکارا گفتن بله ارباب
و تعظیم کردن باز
ی دختر جون اون جا بود که دکمه لباسش باز بود و وقتی خم میشد خط سینه هاش پیدا بود
گفتم: هی خانم فک کنم یادت رفته ببندی دکمه هاتو
تهیونگ پوزخندی زد
دختره:عو ببخشید حواسم نبوده
گفتم:از این به بعد حواستو جمع کن
دختره:چشم
۵.۵k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.