زندگی با یک مافیا 🖤🙂

p19
( پایان فلش بک )
( ات ویو )
با تن سرد و بی جون شوگا روی زمین مواجه شدم
هق هق چرا این اتفاقا برای من میفته
هرجور که شده خودم رو به شوگا رسوندم
نبضش رو گرفتم
چی
نه نه این امکان نداره
دوباره گرفته
نههههههه
ن……می …… زنه
ات : * گریه *
ات : هق شوگا هق نتونستم بهت بگم
ات : هق من من منم دوست دارم
ات : دوست دارم
ات : شوگا اگه تو این رو میخوای من دوست دارم مگه این و نمیخوای هق
ات : هق من دوست دارم هق
ات : هق نمیتونم تو رو از دست بدم هق
ات : عشق من بیدار شو ببین من اینجام
ات : شوگااا
چند تا زدم تو صورتش ( یونجی : بدبخت شوگا )
ات : من اینجام شوگا بیدار شو منو ببین عشقم
ات : هق هق دوست دارم
ات : خوب بخوابی عشق من هیچوقت فراموشت نمیکنم
ات : دوست دارم
یه قطره از اشکم افتاد رو گونه ی شوگا
ات : دلم برا ت تنگ میشه هق * لبخند ملیح *
شوگا رو زمین گذاشتم و پاشدم میخواستم برم که گفتم یه بار دیگه نبض شوگا رو بگیرم
نبضش رو گرفتم
اره اره
ات : مرسی شوگا مرسی * لبخند *
اره در کمال تعجب نبضش داشت آروم آروم میزد
ات : میدونستم که تنهام نمیزاری * لبخند *
خ
م
ا
ر
ی



یاع یاع شوگا رو نکشتم
برای پارت بعد :





لایک : ۶ تا
کامنت : نمیخوام







نارنگیا پارت بعد پارت آخره ها !
دوستون دارم نارنگیا بای بای ❤️🫶🏻