FIRST LOVE P:2
جونگکوک نمیدونست الان چیکار باید کنه با دستاش صورت دخترک رو قاب گرفت و لباشو گذاشت رو لباش ک آرومی مک میزد ولی جونگکوک انتظار نداشت ا.ت همراهیش کنه!
جونگکوک فاصله گرفت و به نفس نفس افتاده بود
_هعی با نگاه اول فکنم صد دل عاشقم شدی!
+نمیتونم بشم؟
ا.ت از روی صندلی بلند شد و رو به روی جونگکوک واستاد دستشو رو شونه ی جونگکوکی قرار داد و به آرومی لب زد:همه میتونن ولی تو نمیتونی جئون جونگکوک!
_ اوپااا..مرسی که امشب مهمون لبات شدم حسابی خوشمزه بودن اما میدونی دیگه من مستم! پس فردا که از خواب بیدار شم احتمالا یادم رفته ولی خوب بود دمت گرم.
ا.ت بعد از گفتن این حرف به جونگکوک راهشو کشید رفت و جونگکوک خیره به راه رفتنش شد.
این اولین دختری بود که جونگکوک رو این مدلی رد میکرد! ولی ما میزاریم رو حساب مستیش.
+فکر میکرد دارم مسخرش میکنم؟ جونگکوک تو چت شده به خودت بیا.
جونگکوک یه تکونی به خودش داد و کلاه رو از رو صندلی برداشت که یه گوشی زیرش بود اما اون گوشی مال جونگکوک نبود!
خب خب انگار شانس در خونه جونگکوک مارو زده یه بهونه برای یه ملاقات دیگه
جونگکوک ذوقی کرد و لبخند رو لباش پيوند خورد گوشی رو برداشت و گذاشت داخل جیبش
_قراره دوباره ببینمت دختر ولی این دفعه با هوشیاری میبینمت! بزن که بریم.
جونگکوک که کل شبشو با فکر کردن به اون ۱۵ دقیقه صبح کرد دیگه صبری نمونده بود براش ،اون جونگکوکی که قلب همه دخترا رو میلرزوند الان منتظر لرزیدن یه گوشی بود! رو مبل نشسته بود و گوشی رو جلوش رو میز گذاشته بود تا خود دختر به گوشی زنگ بزنه همینطوری نشسته بود و خیره شده بود به گوشی که زمان موعود رسید و بلاخره گوشی زنگ خورد جونگکوک بدون هیچ درنگی زود جواب داد اما..
"سلام چطوری ا.ت کجایی بیا بریم بیرون..
+ا.ت خوابه نمیتونه بیاد..منم دوستشم!
.........…....………….….........…...………………
گایز فیک first love رو یکم تغیرش دادم .لطفا حمایت کنید دارم دوتا فیکا رو باهم میزارم .
Thank you 💮
جونگکوک فاصله گرفت و به نفس نفس افتاده بود
_هعی با نگاه اول فکنم صد دل عاشقم شدی!
+نمیتونم بشم؟
ا.ت از روی صندلی بلند شد و رو به روی جونگکوک واستاد دستشو رو شونه ی جونگکوکی قرار داد و به آرومی لب زد:همه میتونن ولی تو نمیتونی جئون جونگکوک!
_ اوپااا..مرسی که امشب مهمون لبات شدم حسابی خوشمزه بودن اما میدونی دیگه من مستم! پس فردا که از خواب بیدار شم احتمالا یادم رفته ولی خوب بود دمت گرم.
ا.ت بعد از گفتن این حرف به جونگکوک راهشو کشید رفت و جونگکوک خیره به راه رفتنش شد.
این اولین دختری بود که جونگکوک رو این مدلی رد میکرد! ولی ما میزاریم رو حساب مستیش.
+فکر میکرد دارم مسخرش میکنم؟ جونگکوک تو چت شده به خودت بیا.
جونگکوک یه تکونی به خودش داد و کلاه رو از رو صندلی برداشت که یه گوشی زیرش بود اما اون گوشی مال جونگکوک نبود!
خب خب انگار شانس در خونه جونگکوک مارو زده یه بهونه برای یه ملاقات دیگه
جونگکوک ذوقی کرد و لبخند رو لباش پيوند خورد گوشی رو برداشت و گذاشت داخل جیبش
_قراره دوباره ببینمت دختر ولی این دفعه با هوشیاری میبینمت! بزن که بریم.
جونگکوک که کل شبشو با فکر کردن به اون ۱۵ دقیقه صبح کرد دیگه صبری نمونده بود براش ،اون جونگکوکی که قلب همه دخترا رو میلرزوند الان منتظر لرزیدن یه گوشی بود! رو مبل نشسته بود و گوشی رو جلوش رو میز گذاشته بود تا خود دختر به گوشی زنگ بزنه همینطوری نشسته بود و خیره شده بود به گوشی که زمان موعود رسید و بلاخره گوشی زنگ خورد جونگکوک بدون هیچ درنگی زود جواب داد اما..
"سلام چطوری ا.ت کجایی بیا بریم بیرون..
+ا.ت خوابه نمیتونه بیاد..منم دوستشم!
.........…....………….….........…...………………
گایز فیک first love رو یکم تغیرش دادم .لطفا حمایت کنید دارم دوتا فیکا رو باهم میزارم .
Thank you 💮
۴.۵k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.