پارت ۲۳ : وقتی اومدید ایران ...
خدیجه خانم : ا.ت مادر بیا عمه اومده
ا.ت در حینی که با جونگ کوک میومد پایین گفت باشه مامان اومدیم
عمه در حالی که داشت موزشو میخورد گفت
عمه بلقیس : حالا سیسمونی کو مگه ماه هفت سیسمونی نمیبرن
ا.ت اومد حرفی بزنه که جین دستشو گرفت و اشاره کرد که ساکت باشه
جین : راستش عمه جون ما سیسمونی رو گرفتیم ولی مگه نمیدونید ما کره ی جنوبی زندگی میکنیم وسایلایی که بچه تا یک ماهگی احتیاج داره رو گرفتیم و بقیه وسایل هم کره اس خونه ی خودمون
عمه یهو دستشو مکم زد رو دستشو با عصبانیت ساختگی گفت
عمه بلقیس : ماشالله عروس ماشالله ماکی رسم داشتیم دوماد سیسمونی بخره هان
چشمم روشن رسم زیره پا میزاری هان
و برگشت رو به بابام و گفت : صد دفعه نگفتم این زن به درد زندگی نمیخوره بیا برو ماهرخ رو وردار بیا بفرما تحویل بگیر اینم هز زن بی لیاقتت بیا داداشم تحویل بگیر ای خاک بر سرت با این زن گرفتنت پاشید اینجا دیگه جای ما نیست پاشید بریم
پسرا از این همه سلیطه بازی ی عمه دهنشون وا مونده بود که تهیونگ با عصبانیت و با اون صدای بمش داد کشید و گفت : یه لحظه
همه برگشتن سمتش
تهیونگ : سیسمونی رو خدیجه خانم اینترنتی سفارش داده و بردن در خونه ا.ت اینا ابن همه جیغ و داد نداره
که عمه زد توی سرش که عصاش افتاد و گفت : وای خاک عالم اینترنی وای وای بدتر تو چه کار کردی با آبروی ما هان زنیکه پاپتی
فردا برن خونه این همه وسیله همش بنجر و بی ثمر بی کیفیت کی میخواد جواب بده هان احه پدر مادر جیم میان سیسمونی ببین نمیگن این رو کی خریده
آقا ممدرضا: خواهر چرا اینقدر جیغ و داد میکنی یه پستونکه شیشه شیره چی بش میگن ۱۲ میلیون من پولش دادم بد میگی بی ثمر خواهر من
این دفع عمه محکم تر زد روی سرش و گفت : ۱۲ میلیون یه پول پستونک شیشه شیر یا حسین زن تو فکر جیب شوهرتم کردی هان
برادر من واسه این پول خرج کردن تو اینقدر لاغر شده اگه جای این پولا دو کیلو گوشت تازه میخرید بهش میدادی این قدر داداشم لاغر نباش ( پسرا که دارن با تعجب به آقا ممدرضا نگاه میکنن این که هروز گوشت و مرغ میخوره و همچیش خ بهمینه دیگه فقط پی الواتی خودت باش
همیشه باید دور خیابون جمعت کننن خرابی دیگه خراب عینهو دخترت میفهمی
جین که دیگه نمیتونست این همه چیزو تحمل کنه با داد گفت : هی عمه خانوم یه لحطه خیلی معذرت میخوام حق ندارید به مادر زن و زن من توهین کنید واقعا که به خاطر یه شیشه شیر نگران نباشید پول همه اینا رو مادرزن من داد فهمیدید این قدر زن خوبی بود که نزاشت ۶۰۰ میلیون تو من پول سیسمونی رو شوهرش تنها بده ۳۰۰ تومنشو خودش داد میفهمید یه زمینشو فروخت و پولشو داد بعدشم چرا الکی به زن من انگی خرابی میزنید هان
ا.ت در حینی که با جونگ کوک میومد پایین گفت باشه مامان اومدیم
عمه در حالی که داشت موزشو میخورد گفت
عمه بلقیس : حالا سیسمونی کو مگه ماه هفت سیسمونی نمیبرن
ا.ت اومد حرفی بزنه که جین دستشو گرفت و اشاره کرد که ساکت باشه
جین : راستش عمه جون ما سیسمونی رو گرفتیم ولی مگه نمیدونید ما کره ی جنوبی زندگی میکنیم وسایلایی که بچه تا یک ماهگی احتیاج داره رو گرفتیم و بقیه وسایل هم کره اس خونه ی خودمون
عمه یهو دستشو مکم زد رو دستشو با عصبانیت ساختگی گفت
عمه بلقیس : ماشالله عروس ماشالله ماکی رسم داشتیم دوماد سیسمونی بخره هان
چشمم روشن رسم زیره پا میزاری هان
و برگشت رو به بابام و گفت : صد دفعه نگفتم این زن به درد زندگی نمیخوره بیا برو ماهرخ رو وردار بیا بفرما تحویل بگیر اینم هز زن بی لیاقتت بیا داداشم تحویل بگیر ای خاک بر سرت با این زن گرفتنت پاشید اینجا دیگه جای ما نیست پاشید بریم
پسرا از این همه سلیطه بازی ی عمه دهنشون وا مونده بود که تهیونگ با عصبانیت و با اون صدای بمش داد کشید و گفت : یه لحظه
همه برگشتن سمتش
تهیونگ : سیسمونی رو خدیجه خانم اینترنتی سفارش داده و بردن در خونه ا.ت اینا ابن همه جیغ و داد نداره
که عمه زد توی سرش که عصاش افتاد و گفت : وای خاک عالم اینترنی وای وای بدتر تو چه کار کردی با آبروی ما هان زنیکه پاپتی
فردا برن خونه این همه وسیله همش بنجر و بی ثمر بی کیفیت کی میخواد جواب بده هان احه پدر مادر جیم میان سیسمونی ببین نمیگن این رو کی خریده
آقا ممدرضا: خواهر چرا اینقدر جیغ و داد میکنی یه پستونکه شیشه شیره چی بش میگن ۱۲ میلیون من پولش دادم بد میگی بی ثمر خواهر من
این دفع عمه محکم تر زد روی سرش و گفت : ۱۲ میلیون یه پول پستونک شیشه شیر یا حسین زن تو فکر جیب شوهرتم کردی هان
برادر من واسه این پول خرج کردن تو اینقدر لاغر شده اگه جای این پولا دو کیلو گوشت تازه میخرید بهش میدادی این قدر داداشم لاغر نباش ( پسرا که دارن با تعجب به آقا ممدرضا نگاه میکنن این که هروز گوشت و مرغ میخوره و همچیش خ بهمینه دیگه فقط پی الواتی خودت باش
همیشه باید دور خیابون جمعت کننن خرابی دیگه خراب عینهو دخترت میفهمی
جین که دیگه نمیتونست این همه چیزو تحمل کنه با داد گفت : هی عمه خانوم یه لحطه خیلی معذرت میخوام حق ندارید به مادر زن و زن من توهین کنید واقعا که به خاطر یه شیشه شیر نگران نباشید پول همه اینا رو مادرزن من داد فهمیدید این قدر زن خوبی بود که نزاشت ۶۰۰ میلیون تو من پول سیسمونی رو شوهرش تنها بده ۳۰۰ تومنشو خودش داد میفهمید یه زمینشو فروخت و پولشو داد بعدشم چرا الکی به زن من انگی خرابی میزنید هان
۷.۶k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.