☆مرگ یا عشق ☆ part⁴⁶

نمیتونم ا.ت رو ول کنم خیلی دوسش دارم ولی جیمین هم مث داداشمه چجوری میخواد ببینه عشقش با یکی دیگس،،،خیلی داغون میشه،،،میتونم حق انتخاب رو ب خود ا.ت بدم ولی اگ منو انتخاب کنه جیمین خیلی میشکنه🫤
هوفففففففففف

ویو ا.ت
با هوففف هوففف کردن کوک بیدار شدم
ا.ت:چته هی هوفف هوفف میکنی
کوک:هیچی
ا.ت:من گوشام درازه ؟؟؟
کوک:گشنمه همین(کاملا گشنشه)
رفتگ دستشویی کارای لازم رو کردم و رفتم تو آشپزخونه ‌ کوک هم سر میز بود رفتم نشستم سره میز
و مشغول خوردن شدم
یهو یادم اومد میخواستم ی چیزی ب بچه ها بگم....
ا.ت:بچها دیگ قضیه ک حل شد منم میرم خونم مزاحم شماهم نمیشم
ی دفعه دیدم چهره کوک اخمالو شد
کوک:چرا میخوای بری؟
جیمین:چون دوس داره
کوک:از ا.ت پرسیدم
ا.ت:خب مزاحم نشم دیگ
کوک:نه من نمیتونم بزارم بری
جیمین:چیکارش داری،،بزا هرکاری دلش میخواد بکنه

ویو کوک
آخه برادر من ی دیقه ساکت شو من نمیخوام رابطمون بهم بخوره ولی قشنگ معلومه نمیخواد ا.ت اینجا باشه تا ما رو باهم نبینه
کوک:همینجا میمونی
ا.ت:اما کو......
کوک:اما و اگر هم نیار
جین:کوک اسرار نکن شاید اینجا راحت نیس،،،نکنه دوس پسرا غیرتی شده هاا*چشمک
کوک:دوس پسرش غیرتی نشده،،، چون پیششه
ا.ت:کوک*آروم
جیمین:یعنی چی؟

#iranisns_Love_jk