🖤 فیک زندانی پارت 19 🖤
پارت ۱۹ فیک زندانی:
[اگر دوست ندارید نخونید و گذارش نکنید]
خب بریم سراغ فیکمون:
ا.ت ویو:
همین که به در یکی از اتاقا رسیدیم جیمین در اتاقش رو باز کرد و سریع من رو محکم هول داد داخل اتاق ، بعد خودش وارد اتاق شد و درو قفل کرد.
بعدش اومد سمتم و گفت:
جیمین:امشب قراره زیرم جون بدی.
ا.ت:چی چرت و پرت توی دهنت بلغور میکنی؟
جیمین:یکم بعد میفهمی
پرش زمانی به شب:
جیمین همه ی خدمتکار ها رو فرستاد که برن و هیچ بادیگاردی توی عمارت نبود.
جیمین ا.ت رو صدا کرد ولی ا.ت نرفت.
جیمین اومد توی پذیرایی و دید ا.ت اصلا بهش توجه نمیکنه.
جیمین:مگه نگفتم بیا توی اتاقم؟
ا.ت:من که نشنیدم
(خودشو زد به اون راه ولی نمیدونه که بدبخت شده🤦🏻♀️)
جیمین ا.ت رو براید استایل بغل کرد و داشت میبرد توی اتاقش ولی توی این زمان ا.ت جیغ و داد میزد.
جیمین:الان وقتشه یکم ادب بشی
ا.ت:لطفا منو ببخش
جیمین:دیگه خیلی خیلی دیره تو منو تحریک کردی.
جیمین ا.ت رو گذاشت زمین. در رو قفل کرد که ا.ت فرار نکنه
ا.ت عقب عقب میرفت و جیمین هی جلو جلو میومد تا جایی که ا.ت به دیوار خورد.
جیمین بایه پوزخند انقدری به ا.ت نزدیک شد که ۳ سانت باهم فاصله داشتن
ا.ت:قسم میخورم بهم دست بزنی خودم میکشمت
جیمین:نمیتونی
و بعد شروع به بوسیدن ا.ت کرد و با ولع میبوسید. ا.ت هم همکاری نمیکرد و هی جیمین رو هل میداد اما فایده ای نداشت جیمین ۱ سانتم تکون نمیخورد.
ا.ت همه زورشو یکجا جمع کرد و جیمین رو خیلی محکم هول داد ولی جیمین زیاد تکون نخورد.
ا.ت:عوضی میفهمی چیکار کردی؟
جیمین:نه چون هنوز کامل انجامش ندادیم.
ا.ت:دهنتو ببند مگه من برده ی جنسی تو ام مرتیکه؟ (داد)
جیمین:سر من داد نزن هنوز کلی از کارم مونده میدونه که الان میتونم به بدترین حالت ممکن بکنمت.
ا.ت:عوضی آشغال باید از همون اول میشناختمت!
جیمین:آره بهت گفتم نباید منو دیوونه کنی وگرنه پشیمون میشی ولی خودت گوش ندادی
ا.ت سریع جیمین رو کنار زد و به سمت در اتاق دویید اما..... .
ادامه در پارت بعدییی
عزیزان پارت بعدی ایمان بذارم یا نه؟
شرطا برای پارت 20:
25 تا لایک ❤
45 تا کامنت📨📱
[اگر دوست ندارید نخونید و گذارش نکنید]
خب بریم سراغ فیکمون:
ا.ت ویو:
همین که به در یکی از اتاقا رسیدیم جیمین در اتاقش رو باز کرد و سریع من رو محکم هول داد داخل اتاق ، بعد خودش وارد اتاق شد و درو قفل کرد.
بعدش اومد سمتم و گفت:
جیمین:امشب قراره زیرم جون بدی.
ا.ت:چی چرت و پرت توی دهنت بلغور میکنی؟
جیمین:یکم بعد میفهمی
پرش زمانی به شب:
جیمین همه ی خدمتکار ها رو فرستاد که برن و هیچ بادیگاردی توی عمارت نبود.
جیمین ا.ت رو صدا کرد ولی ا.ت نرفت.
جیمین اومد توی پذیرایی و دید ا.ت اصلا بهش توجه نمیکنه.
جیمین:مگه نگفتم بیا توی اتاقم؟
ا.ت:من که نشنیدم
(خودشو زد به اون راه ولی نمیدونه که بدبخت شده🤦🏻♀️)
جیمین ا.ت رو براید استایل بغل کرد و داشت میبرد توی اتاقش ولی توی این زمان ا.ت جیغ و داد میزد.
جیمین:الان وقتشه یکم ادب بشی
ا.ت:لطفا منو ببخش
جیمین:دیگه خیلی خیلی دیره تو منو تحریک کردی.
جیمین ا.ت رو گذاشت زمین. در رو قفل کرد که ا.ت فرار نکنه
ا.ت عقب عقب میرفت و جیمین هی جلو جلو میومد تا جایی که ا.ت به دیوار خورد.
جیمین بایه پوزخند انقدری به ا.ت نزدیک شد که ۳ سانت باهم فاصله داشتن
ا.ت:قسم میخورم بهم دست بزنی خودم میکشمت
جیمین:نمیتونی
و بعد شروع به بوسیدن ا.ت کرد و با ولع میبوسید. ا.ت هم همکاری نمیکرد و هی جیمین رو هل میداد اما فایده ای نداشت جیمین ۱ سانتم تکون نمیخورد.
ا.ت همه زورشو یکجا جمع کرد و جیمین رو خیلی محکم هول داد ولی جیمین زیاد تکون نخورد.
ا.ت:عوضی میفهمی چیکار کردی؟
جیمین:نه چون هنوز کامل انجامش ندادیم.
ا.ت:دهنتو ببند مگه من برده ی جنسی تو ام مرتیکه؟ (داد)
جیمین:سر من داد نزن هنوز کلی از کارم مونده میدونه که الان میتونم به بدترین حالت ممکن بکنمت.
ا.ت:عوضی آشغال باید از همون اول میشناختمت!
جیمین:آره بهت گفتم نباید منو دیوونه کنی وگرنه پشیمون میشی ولی خودت گوش ندادی
ا.ت سریع جیمین رو کنار زد و به سمت در اتاق دویید اما..... .
ادامه در پارت بعدییی
عزیزان پارت بعدی ایمان بذارم یا نه؟
شرطا برای پارت 20:
25 تا لایک ❤
45 تا کامنت📨📱
۱۶.۵k
۳۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.