عاشقم باش پارت ²⁷
ته رفت دستشویی که گوشیم زنگ خورد
ات:ها
جین:گو بخور اماده شین داریم میریم ویلا
ات:یعنی چیاا
کوک:هویی یک ساعته دیگه دم دره خونتونیم
ات:باش
قطع کردم
ات:تهیونگگگگگگگگ(داد)
سریع رفتم بالا ساک رو باز کردم و هرچی لازم بود رو برداشتم و لباسای خودمو تهیونگ رو تا کردم و دره ساکو بستم
ته:چخبره جنگ شده
ات:تقریبا اماده شو داریم میریم مسافرت
ته:جین؟
ات:دقیقا
رفتم یه دوشه ده مینی گرفتم لباسمو پوشیدم
ات:پوفف کی حوصله داره مو سشوار کنهه
ته:بزار من موهاتو سشوار کنم
ات:بیا
اومد موهامو گرفت اروم سشوار میکرد تا اینکه موهام خشک شد
ات:ته ساک رو بیار پایین
اومدم پایین در حال رو باز کردم و که دیدم بچه ها اومدن اما یه ماشین هم باهاشون بود تهیونگ رفت ساک رو گذاشت تو صندوق عقب ماشین که همه پیاده شدن
کوک:و علیک
ات:مهمون دارم و نمیدونم؟
جین:راستش
یهو یجی پیاده شد
یجی:سلام اقای کیم
ات:تهیونگ بیا بریم داخل من نمیام شما برین دیشب بهتون چی گفتم این باشه من نمیام
یجی:دلتم بخواد
ات:دلم نمی خواد
اونورشم دیدم جیمین پیاده شد
جیمین:به به سلاممم
ات:خدافظ
رفتم داخل
جین:ات بچه بازی در نیار
کوک:این چشه
ته:نمیدونم
لونا:لیا بیا بریم باهاش حرف بزنیم
لیا:باشه
لیا و لونا اومدن داخل
لیا:ات بس کن
ات:من نمیام اصنننننننن این دختره سلیطست
لونا:معطل تو هستیما
ات:خو برین کی گفته وایسین
دخترا رفتن بیرون
لونا:ما حریفش نشدیم
یجی:مگه چیکارش کردم
لونا:نزدیکه شوهرش شدی🙂
لیا:پس خفه شو
ته:من میرم باهاش صحبت کنم
ته:ات
ات:بله
ته:بیا ازیتم نکن قول میدم نزدیکش نشم تازه بیا فشار بخوره منو تو چقد باهم خوبیم بیا عشقم اگه بیای بوست میکنم
ات:قول
ته:قول
پاشدم رفتم یه بوس ریز گزاشتم رو لباش و رفتیم بیرونه خونه
کوک:سلوات
جین:خب دیگه بریم
رفتم سوار ماشین شدم که ته هم سوار شد
پرش زمانی ویلا
ات:پوفففف خستمه بلاخره رسیدیم
تعیونگ رفت نشست رو مبل و سرشو مرد تو گوشی
جین:اینجا نت هس؟
جیمین:من که وصل شدم
ته:اره هست
رفتم بالا لباسارو چیدم و با دخترا اومدیم پایین دیدم ته هنوز سرش تو گوشیه
ات:تهیونگا همش سرت تو گوشیه!؟
ته:هیچی ولش کن
رفتم کنارش نشستم که خودمم سرمو کردم تو گوشی
ات:ها
جین:گو بخور اماده شین داریم میریم ویلا
ات:یعنی چیاا
کوک:هویی یک ساعته دیگه دم دره خونتونیم
ات:باش
قطع کردم
ات:تهیونگگگگگگگگ(داد)
سریع رفتم بالا ساک رو باز کردم و هرچی لازم بود رو برداشتم و لباسای خودمو تهیونگ رو تا کردم و دره ساکو بستم
ته:چخبره جنگ شده
ات:تقریبا اماده شو داریم میریم مسافرت
ته:جین؟
ات:دقیقا
رفتم یه دوشه ده مینی گرفتم لباسمو پوشیدم
ات:پوفف کی حوصله داره مو سشوار کنهه
ته:بزار من موهاتو سشوار کنم
ات:بیا
اومد موهامو گرفت اروم سشوار میکرد تا اینکه موهام خشک شد
ات:ته ساک رو بیار پایین
اومدم پایین در حال رو باز کردم و که دیدم بچه ها اومدن اما یه ماشین هم باهاشون بود تهیونگ رفت ساک رو گذاشت تو صندوق عقب ماشین که همه پیاده شدن
کوک:و علیک
ات:مهمون دارم و نمیدونم؟
جین:راستش
یهو یجی پیاده شد
یجی:سلام اقای کیم
ات:تهیونگ بیا بریم داخل من نمیام شما برین دیشب بهتون چی گفتم این باشه من نمیام
یجی:دلتم بخواد
ات:دلم نمی خواد
اونورشم دیدم جیمین پیاده شد
جیمین:به به سلاممم
ات:خدافظ
رفتم داخل
جین:ات بچه بازی در نیار
کوک:این چشه
ته:نمیدونم
لونا:لیا بیا بریم باهاش حرف بزنیم
لیا:باشه
لیا و لونا اومدن داخل
لیا:ات بس کن
ات:من نمیام اصنننننننن این دختره سلیطست
لونا:معطل تو هستیما
ات:خو برین کی گفته وایسین
دخترا رفتن بیرون
لونا:ما حریفش نشدیم
یجی:مگه چیکارش کردم
لونا:نزدیکه شوهرش شدی🙂
لیا:پس خفه شو
ته:من میرم باهاش صحبت کنم
ته:ات
ات:بله
ته:بیا ازیتم نکن قول میدم نزدیکش نشم تازه بیا فشار بخوره منو تو چقد باهم خوبیم بیا عشقم اگه بیای بوست میکنم
ات:قول
ته:قول
پاشدم رفتم یه بوس ریز گزاشتم رو لباش و رفتیم بیرونه خونه
کوک:سلوات
جین:خب دیگه بریم
رفتم سوار ماشین شدم که ته هم سوار شد
پرش زمانی ویلا
ات:پوفففف خستمه بلاخره رسیدیم
تعیونگ رفت نشست رو مبل و سرشو مرد تو گوشی
جین:اینجا نت هس؟
جیمین:من که وصل شدم
ته:اره هست
رفتم بالا لباسارو چیدم و با دخترا اومدیم پایین دیدم ته هنوز سرش تو گوشیه
ات:تهیونگا همش سرت تو گوشیه!؟
ته:هیچی ولش کن
رفتم کنارش نشستم که خودمم سرمو کردم تو گوشی
۳۵.۰k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.