اجازه هست...؟
اجازه هست...؟
در گرگ و میش این روزهای عاشقی
زیر سقف آسمان خیالت
کمی دیوانگی کنم
و امشب را متعلق به تو شوم
اجازه هست..؟
بدون هیچ مراعاتی
آنقدر عمیق ببوسم که
گونه هایت از شدت عشق تب کند
و پیکر بی جانت
با انقلاب احساسم میان پیچاپیچ بازوانم
رها شود
محبوب من...!
اجازه هست...؟
می خواهم مالک جانت باشم
برای حل شدن در آغوشم
آماده ای..؟
در گرگ و میش این روزهای عاشقی
زیر سقف آسمان خیالت
کمی دیوانگی کنم
و امشب را متعلق به تو شوم
اجازه هست..؟
بدون هیچ مراعاتی
آنقدر عمیق ببوسم که
گونه هایت از شدت عشق تب کند
و پیکر بی جانت
با انقلاب احساسم میان پیچاپیچ بازوانم
رها شود
محبوب من...!
اجازه هست...؟
می خواهم مالک جانت باشم
برای حل شدن در آغوشم
آماده ای..؟
۹.۷k
۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.