@rose scenario
به سرعت از پله ها بالا رفتی و وارد یکی از اتاق هاش شدی
در رو پشت سرت بستی و در حالی که قفسه سینه ات با شدت بالا و پایین میشد، به در چوبیه پشت سرت تکیه دادی
برای سر در آوردن از بالاترین قیمت مزائده فردا شب به اینجا اومده و حالا گیر افتاده بودی
لعنتى تو دلت نثار خودت و بدشانسیت کردی و گوشیت رو از جیبت در آوردی
به اجبار وارد صفحه چتت با پسری که باهاش دشمن خونی بودی شدی و براش پیامی رو ارسال کردی
من تو موقعیت خوبی نیستم و به کمکت نیاز دارم
هنوز چند ثانیه نگذشته بود که جوابی برات ارسال شد
اوه؟ پرنسس خانواده نولان حتی وقتی به کمک نیاز داری هم دستوری حرف میزنی؟ لطفا رو تو جمله ات ندیدم عزیزم لطفانت كجاست؟
در رو پشت سرت بستی و در حالی که قفسه سینه ات با شدت بالا و پایین میشد، به در چوبیه پشت سرت تکیه دادی
برای سر در آوردن از بالاترین قیمت مزائده فردا شب به اینجا اومده و حالا گیر افتاده بودی
لعنتى تو دلت نثار خودت و بدشانسیت کردی و گوشیت رو از جیبت در آوردی
به اجبار وارد صفحه چتت با پسری که باهاش دشمن خونی بودی شدی و براش پیامی رو ارسال کردی
من تو موقعیت خوبی نیستم و به کمکت نیاز دارم
هنوز چند ثانیه نگذشته بود که جوابی برات ارسال شد
اوه؟ پرنسس خانواده نولان حتی وقتی به کمک نیاز داری هم دستوری حرف میزنی؟ لطفا رو تو جمله ات ندیدم عزیزم لطفانت كجاست؟
۳.۸k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.