پارت ۲۰

داشتیم باهم حرف میزدیم یک صدای بدی اومد با ترس نگاه هم میکردم
جین: کوک بیا کارت دارم
کوک:جانم داداش
جین :ببین نگران نشو کمپانی فهمید تو و ته ته قرار میزارید رفته سراغ دخترا اومد بهتم بگم که گوش کوک زنگ خورد
کویی: وایسا الان زنگ کوک میزنم
کوک: با نگرانی نگاه به گوشی کردم که کویی بود و جواب دادم با صدایی نگران کویی شنیدم
کویی:کوک بیا خونه یک صدایی بدی دار از حیاط میاد تو خدا زودی بیا
کوک:نگران نباش برو در اتاق قفل کن تا من ته ته برسیم باش کویی باش
کوک:تهیونگ بدو گمپانی رفته سراغ دخترا وقتی با دو رفیم سمت ماشین با راه نیم ساعت توی ۱۰دقیقه رفتیم که توی حیاط پور بود از نگهان ها با دو سمته خونه رفیم که ریس کمپانی پوشته در وایساته دار برای دخترا ها خط نشون میکشه که ازمون جدا شن ....
ببخشید که دیر دیر مزارم