پارت چهار
یهو جیمین نزدیک شد به ات جوری که خیلییییی نزدیک بودند...اتم که داشت اب میشد یهو جیمین کمربند ات رو بست و برگشت سرجاش
+پسره ی گاووو خوب نمیتونی عین ادم بگی خودم ببندم
-اگه عین ادم بگم تو نمیفهمی
+چون تو ادم نیستی
خلبان:مسافران محترم خلبان صحبت میکنه به پرواز a767 خوش امدید
هواپیما در حال بلند شدن است لطفا کمر بند های خود را ببندید
پرش زمانی نیم ساعت بعد
ات داشت کتاب میخوند که یهو دید یچیزی رو شونشه برگشت دید جیمین سرشو گداشته رو شونه ات خوابیده
+هوووییی پسره ی خر
-بله؟؟؟ مکه نمیبینی خوابم؟؟(خواب الود)
+براچی سرتو گذاشتی رو شونه من؟؟
-از خداتم باشه...بعدشم من خواب بودم بفهمم موقع خواب کسی نمیدونه داره چیکار میکنه
-اقای فهمیده نگاه کن الان کجایی
جیمین یه لحظه به خودش اوند دید کلا افتاده تو بغل ات
-هننننننننننن دختره ی بیشعوررررر
+تو افتادی به من میگی
-براچی اصن من باید روتو بیفتم
+چون خوششانسی
-شات ده فاک اپ پلیز
+اوکی بچ
-کوفت
+درد
-مرض
مهماندار:اقا خانم لطفا یواش تر
+-بله بلخشید
+-(چشم غره بهم دیگه)
پرش زمانی پنج ساعت بعد
+رسیدیم تن لشتو جمع کن پیاده شو
-اوکی خانم پر انرژی
ات و جیمین رفتن بیرون از فرودگاه
و به سمت هتل رفتن
( علامت مدیر هتل«)
«سلام خوش اومدید
+ممنون دوتا اتاق میخواستیم
«شرمنده همه ی اتاقا پره بجز یکی
-اوکی همونو بدید
«بفرمایید کلید...طبقه 13 اتاق 75
ات و جیمین رفتن تو اسانسور
+طبقه چند بود؟؟
-14
+نبودا
-چرا 14بود
+فکر کنم 15بود
-بزار برگردم از مدیر بپرسم برو
پنج دقیقه بعد
+چیشد؟؟
-طبقه 13 عقل کل
+خودتم غلط گفتی ایکیو
بعد از اینکه تموم شدن بحثشون دیدن لسانسور نیم ساعته رو طبقه 13وایساده
+کلیدو بده
-خودم باز میکنم
+خفه شو بده من
-نخیرررر
+باز کن زود باش
در اتاق رو باز کردن و با چیزی که دیدن.....
######################################
ادمین کرم دارتون دوباره بد حا قطع کرد
+پسره ی گاووو خوب نمیتونی عین ادم بگی خودم ببندم
-اگه عین ادم بگم تو نمیفهمی
+چون تو ادم نیستی
خلبان:مسافران محترم خلبان صحبت میکنه به پرواز a767 خوش امدید
هواپیما در حال بلند شدن است لطفا کمر بند های خود را ببندید
پرش زمانی نیم ساعت بعد
ات داشت کتاب میخوند که یهو دید یچیزی رو شونشه برگشت دید جیمین سرشو گداشته رو شونه ات خوابیده
+هوووییی پسره ی خر
-بله؟؟؟ مکه نمیبینی خوابم؟؟(خواب الود)
+براچی سرتو گذاشتی رو شونه من؟؟
-از خداتم باشه...بعدشم من خواب بودم بفهمم موقع خواب کسی نمیدونه داره چیکار میکنه
-اقای فهمیده نگاه کن الان کجایی
جیمین یه لحظه به خودش اوند دید کلا افتاده تو بغل ات
-هننننننننننن دختره ی بیشعوررررر
+تو افتادی به من میگی
-براچی اصن من باید روتو بیفتم
+چون خوششانسی
-شات ده فاک اپ پلیز
+اوکی بچ
-کوفت
+درد
-مرض
مهماندار:اقا خانم لطفا یواش تر
+-بله بلخشید
+-(چشم غره بهم دیگه)
پرش زمانی پنج ساعت بعد
+رسیدیم تن لشتو جمع کن پیاده شو
-اوکی خانم پر انرژی
ات و جیمین رفتن بیرون از فرودگاه
و به سمت هتل رفتن
( علامت مدیر هتل«)
«سلام خوش اومدید
+ممنون دوتا اتاق میخواستیم
«شرمنده همه ی اتاقا پره بجز یکی
-اوکی همونو بدید
«بفرمایید کلید...طبقه 13 اتاق 75
ات و جیمین رفتن تو اسانسور
+طبقه چند بود؟؟
-14
+نبودا
-چرا 14بود
+فکر کنم 15بود
-بزار برگردم از مدیر بپرسم برو
پنج دقیقه بعد
+چیشد؟؟
-طبقه 13 عقل کل
+خودتم غلط گفتی ایکیو
بعد از اینکه تموم شدن بحثشون دیدن لسانسور نیم ساعته رو طبقه 13وایساده
+کلیدو بده
-خودم باز میکنم
+خفه شو بده من
-نخیرررر
+باز کن زود باش
در اتاق رو باز کردن و با چیزی که دیدن.....
######################################
ادمین کرم دارتون دوباره بد حا قطع کرد
۶.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.