دنیای شیاطین ۱
اینجا هشت دنیای متفاوته البته که بیشتر از هشت دنیاست اگر بخوایم حساب کنیم ده تا دنیاست که سه تاش به دست یه نفر اداره میشه درواقع بخوایم بگیم سه تا از بدترین دنیا ها به دست یه شیطان خیلی وحشتناک اداره میشه تو این دنیا ها خیلی اتفاق های وحشتناکی می افته اما کمترینش واسه ی دنیای خورشیده که اونم پادشاهش تو کار های کثیف برادراش دست داره
فردا یه روز مهمه سالگرد پادشاه شدن اعضا همشون باهم پادشاه شدن درسته فردا سالگرد ملکه شدن ا.ت هم هست خیلی برنامه ریزی شده برای این مهمونی اما هیچکس از فردا خبر نداره
اما موضوع به اینجا میرسه که اعضا هنوز جوونن و جاهل بزرگترینشون ۲۶ سالشه و هنوز همشون دانشگاه میرن
الان میگین پس ا.ته چی؟
ا.ت صمیمی ترین دوستش یعنی فقد یه نفره اونم هواسا اون بهش اینارو یاد میده البته که همشون با ای کیو های بالایی که دارن این درسارو حفظن اما خب چه میشه کرد باید باز دانشگاه برن خب حالا اینارو بیخیال الان همه دارن تدارکات جشن و میبینن و اصلا فکرشم نمی کنن فردا چه اتفاقی قراره بی افته
همه تو فکر اینن واییی دوازدهمین سالگرد همه دعوت اوپس ببخشید همه نه فقد پادشاه و آدمای هفت دنیا دعوتن
درواقع اون یه نفر که ا.ت میشه که اون نمیاد مثه ده سال گذشته واییییییییییی ا.ته غیبش زده _اوو اشکال نداره خوب شد رفت از دستش راحت شدیم +نمیدونم اون به کی رفته داداشاش انقدر بدجنس نیستن
اینا حرف هایی بود که مردم پشت سر ا.ته میگفتن اما اونا حتی واقعا یبار ا.ت رو هم ندیدن فقد از بد شنیدن واسه همین اینطوری راجبش حرف میزنن این قانون طبیعته مردم همیشه پشت سر همه حرف میزنن
اما بنظر شما این جشن باشکوهی که مردم میگن واقعا ایندفعه انقدر با شکوه میمونه؟
هیچکس نمیدونه حتی من!
ویو مردم
_وایییی فردا جشنهه
=هوراااا مطمئنم ایندفعه دیگه میترکونن
/خیلی خوشحالم
×دقیقاااا خیلی خوبه
+این پادشاها چقدر مهربونن برعکس خواهرشون
÷بچه ها من احساس میکنم فردا یه اتفاق بد می افته
*انقدر نفوذ بد نزننن
÷هعی باشه
:بریم بخوابیم دیره فردا زیاد کار داریم
ویو املی[خودم]
ای وای بر این مردم اینا هیچوقت درستکار نبودن ای جاسوسای عوضی
چطور جرعت کردین همچین کاری رو بکنین؟
و بلعععع بلخره گایز حمایت کنین پارتای دیگرم میزارم فیکای دیگرو هم میزارمم
فردا یه روز مهمه سالگرد پادشاه شدن اعضا همشون باهم پادشاه شدن درسته فردا سالگرد ملکه شدن ا.ت هم هست خیلی برنامه ریزی شده برای این مهمونی اما هیچکس از فردا خبر نداره
اما موضوع به اینجا میرسه که اعضا هنوز جوونن و جاهل بزرگترینشون ۲۶ سالشه و هنوز همشون دانشگاه میرن
الان میگین پس ا.ته چی؟
ا.ت صمیمی ترین دوستش یعنی فقد یه نفره اونم هواسا اون بهش اینارو یاد میده البته که همشون با ای کیو های بالایی که دارن این درسارو حفظن اما خب چه میشه کرد باید باز دانشگاه برن خب حالا اینارو بیخیال الان همه دارن تدارکات جشن و میبینن و اصلا فکرشم نمی کنن فردا چه اتفاقی قراره بی افته
همه تو فکر اینن واییی دوازدهمین سالگرد همه دعوت اوپس ببخشید همه نه فقد پادشاه و آدمای هفت دنیا دعوتن
درواقع اون یه نفر که ا.ت میشه که اون نمیاد مثه ده سال گذشته واییییییییییی ا.ته غیبش زده _اوو اشکال نداره خوب شد رفت از دستش راحت شدیم +نمیدونم اون به کی رفته داداشاش انقدر بدجنس نیستن
اینا حرف هایی بود که مردم پشت سر ا.ته میگفتن اما اونا حتی واقعا یبار ا.ت رو هم ندیدن فقد از بد شنیدن واسه همین اینطوری راجبش حرف میزنن این قانون طبیعته مردم همیشه پشت سر همه حرف میزنن
اما بنظر شما این جشن باشکوهی که مردم میگن واقعا ایندفعه انقدر با شکوه میمونه؟
هیچکس نمیدونه حتی من!
ویو مردم
_وایییی فردا جشنهه
=هوراااا مطمئنم ایندفعه دیگه میترکونن
/خیلی خوشحالم
×دقیقاااا خیلی خوبه
+این پادشاها چقدر مهربونن برعکس خواهرشون
÷بچه ها من احساس میکنم فردا یه اتفاق بد می افته
*انقدر نفوذ بد نزننن
÷هعی باشه
:بریم بخوابیم دیره فردا زیاد کار داریم
ویو املی[خودم]
ای وای بر این مردم اینا هیچوقت درستکار نبودن ای جاسوسای عوضی
چطور جرعت کردین همچین کاری رو بکنین؟
و بلعععع بلخره گایز حمایت کنین پارتای دیگرم میزارم فیکای دیگرو هم میزارمم
۹.۰k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.