بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
چرا دوستان گرامی فکر نکردند که شاید این دسته از آیات و روایات مربوط به حکام جور و ظلم و شیفتگان قدرتی چون آمریکا یا فراماسون یا صهیونیسم بینالملل است و زود آن را به ولایت فقیه مرتبط دانسته و دچار شبهه شده اند؟!
الف) - البته که هر کسی حبّ ریاست داشته باشد، هلاک میگردد، چرا که دنیا فانی است؛ لذا نه مالی در آن باقی می ماند، نه اولادی و نه ریاستی. همه چیز ذاتاً هالک نابود شدنی است، جز او و هر چه برای او باشد و از جمله حکم و حکومت است : وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ - و با خدا معبودى ديگر مخوان خدايى جز او نيست جز ذات اوهمه چيز نابودشونده است فرمان از آن اوست و به سوى او باز گردانيده مى شويد.(سوره قصص آیه 88)
ب) - حبّ قدرت و ریاست نیز در قیاس با حب مال، حب شهوت، حب اولاد و از شدیدترین محبتهای نفسانی است که در انسان وجود دارد که اگر وجود نداشت، انسانی علاقمند به مقام خلیفة الهی و قرب به مقام محمود نمیگردید، پس این کشش نیز باید مانند سایر کششها کنترل شود تا به امر خدا و در راه خدا باشد، وگرنه هلاک کننده است، به ویژه آن که ریاست دنیوی به جز از راه ظلم به دیگران به دست نمیآید و دوام نمییابد.
ج)- پس وقتی بیان گردیدحب ریاست، یعنی محبتی مستقل و درعرض محبت الهی، نه محبتی در طول محبت الهی و به امر او و برای او. حب مال یا اولاد نیز چنین است.
آیا خداوند متعال (الیعاذ بالله) مسلمانان را امر به تنبلی، سستی، ذلت و بندگی دیگران کرده است یا دعوت به قیام برای قسط، دعوت به اجرای احکام الهی، دعوت به رشد و عزّت، دعوت به نظم در امور و ...؛ و آیا تحقق این اوامر بدون نظم حکومتی که لازمهاش رهبری است ممکن است؟!
د) - آیا دوستان عزیز آیات مربوط به وجوب اجرای احکام فردی و اجتماعی خداوند متعال را نخواندهاند و از خود نپرسیدهاند که بدون استقرار یک حکومت اسلامی که تابع فقه اسلام باشد، چگونه ممکن است که چنین احکامی به اجرا درآیدیادست کم برای اجرایش تلاش شود؟و آیا نپرسیدهاند که در رأس یک حکومتی مبتنی بر احکام و فقه اسلام، چه شخصیتی به جز یک فقیه می تواند قرار گیرد؟
ﻫ)- حب ریاست همان است که حضرت علی علیهالسلام میفرماید: ارزش ریاست و حکومت بر شما برای من از فضولات عطسه یک بز هم کمتر است. و البته میافزاید: مگر آن که حقی را جاری کنم، جلوی ظلمی را بگیرم و یعنی برای خدا و اجرای احکام خدا باشد.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
چرا دوستان گرامی فکر نکردند که شاید این دسته از آیات و روایات مربوط به حکام جور و ظلم و شیفتگان قدرتی چون آمریکا یا فراماسون یا صهیونیسم بینالملل است و زود آن را به ولایت فقیه مرتبط دانسته و دچار شبهه شده اند؟!
الف) - البته که هر کسی حبّ ریاست داشته باشد، هلاک میگردد، چرا که دنیا فانی است؛ لذا نه مالی در آن باقی می ماند، نه اولادی و نه ریاستی. همه چیز ذاتاً هالک نابود شدنی است، جز او و هر چه برای او باشد و از جمله حکم و حکومت است : وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ - و با خدا معبودى ديگر مخوان خدايى جز او نيست جز ذات اوهمه چيز نابودشونده است فرمان از آن اوست و به سوى او باز گردانيده مى شويد.(سوره قصص آیه 88)
ب) - حبّ قدرت و ریاست نیز در قیاس با حب مال، حب شهوت، حب اولاد و از شدیدترین محبتهای نفسانی است که در انسان وجود دارد که اگر وجود نداشت، انسانی علاقمند به مقام خلیفة الهی و قرب به مقام محمود نمیگردید، پس این کشش نیز باید مانند سایر کششها کنترل شود تا به امر خدا و در راه خدا باشد، وگرنه هلاک کننده است، به ویژه آن که ریاست دنیوی به جز از راه ظلم به دیگران به دست نمیآید و دوام نمییابد.
ج)- پس وقتی بیان گردیدحب ریاست، یعنی محبتی مستقل و درعرض محبت الهی، نه محبتی در طول محبت الهی و به امر او و برای او. حب مال یا اولاد نیز چنین است.
آیا خداوند متعال (الیعاذ بالله) مسلمانان را امر به تنبلی، سستی، ذلت و بندگی دیگران کرده است یا دعوت به قیام برای قسط، دعوت به اجرای احکام الهی، دعوت به رشد و عزّت، دعوت به نظم در امور و ...؛ و آیا تحقق این اوامر بدون نظم حکومتی که لازمهاش رهبری است ممکن است؟!
د) - آیا دوستان عزیز آیات مربوط به وجوب اجرای احکام فردی و اجتماعی خداوند متعال را نخواندهاند و از خود نپرسیدهاند که بدون استقرار یک حکومت اسلامی که تابع فقه اسلام باشد، چگونه ممکن است که چنین احکامی به اجرا درآیدیادست کم برای اجرایش تلاش شود؟و آیا نپرسیدهاند که در رأس یک حکومتی مبتنی بر احکام و فقه اسلام، چه شخصیتی به جز یک فقیه می تواند قرار گیرد؟
ﻫ)- حب ریاست همان است که حضرت علی علیهالسلام میفرماید: ارزش ریاست و حکومت بر شما برای من از فضولات عطسه یک بز هم کمتر است. و البته میافزاید: مگر آن که حقی را جاری کنم، جلوی ظلمی را بگیرم و یعنی برای خدا و اجرای احکام خدا باشد.(ادامه دارد...)
۷۸۴
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.