فیک (فیلکس)پارت چهار عشق حقیقی
از زبان ا/ت:
هی اون پسره داشت بیشتر بهم نزدیگ میشد و منک اذیت میکرد تا اینکه...
اون پسره فیلکس بود اومد و از پشت کشیدش و زد تو صورتش و بیرونش کرد
ا/ت : ممنون
فیلکس :....
جوابی بهم نداد فیلکس و رفت بیرون مثی کسی تو کلاس نباشه منم ک یخم زده بود از بث ترسیده بودم بیرون شدم از کلاس رفتم دست و صورتم رو شستم و یه گوشه تو مدرسه نشستم داشتم اون لحظه بدو تصورش میکردم ک یه لخظه.......
هی اون پسره داشت بیشتر بهم نزدیگ میشد و منک اذیت میکرد تا اینکه...
اون پسره فیلکس بود اومد و از پشت کشیدش و زد تو صورتش و بیرونش کرد
ا/ت : ممنون
فیلکس :....
جوابی بهم نداد فیلکس و رفت بیرون مثی کسی تو کلاس نباشه منم ک یخم زده بود از بث ترسیده بودم بیرون شدم از کلاس رفتم دست و صورتم رو شستم و یه گوشه تو مدرسه نشستم داشتم اون لحظه بدو تصورش میکردم ک یه لخظه.......
۹.۶k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.